آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

آبادانی ها فقط یک واحد اطلاع رسانی و تحلیل اخبار شخصی است و سر سفره ی هیچکس نبوده و نیست.

آخرین نظرات
نویسندگان

۳۸ مطلب با موضوع «نامداران آبادان» ثبت شده است

۱۰
آبان
به مناسبت ۹ آبان سالگرد حماسه کوی ذوالفقاری آبادان مراسمی خودجوش در بهشت زهرای تهران و بر سر مزار شهید دریاقلی سورانی برگزار شد.

این عملیات منجر به شکست دشمن بعثی در نفوذ به این شهر در سال ۱۳۵۹ شد. به همین دلیل مراسمی به یاد این واقعه برگزار شد.
مراسمی که در آن دومین تندیس برنزی این شهید  از طرف مردم شهر آبادان به خانواده مرحوم ایت الله جمی ( ره ) امام جمعه فقید زمان جنگ آبادان اهدا گردید.

کمیته مردمی انتخاب ، دلیل اهدای تندیس  به مرحوم ایت الله جمی (ره ) را  به  نوعی یادآوری و تشکر مردم آبادان  از خدمات  امام جمعه شهرشان دانست. جایزه ای که به پاس  تمامی زحمات او در طی دوران های مختلف بخصوص زمان محاصره یک ساله شهر و نقشش در تهییج کلیه نیروها  برای مقابله با ورود شبانه دشمن به کوی ذوالفقاری  اهدا شد .

دریاقلی سورانی

۱۰
آبان

عبدالرضا برزگری (حسون برزگری) ستاره اسبق تیم نفت آبادان در هفته چهاردهم لیگ تخت جمشید در سال ۱۳۵۶ به خاطر درخشش در دیدار مقابل پاس تهران به عنوان بهترین بازیکن هفته انتخاب شد. مجله باشگاه استقلال به پاس درخشش این بازیکن در لیگ تخت جمشید، یک ساعت کامپیوتری مارک لامپ به وی اهدا کرد.

حسون برزگری

۰۴
ارديبهشت

چند زمانی از پیمان ماندگار بی خبر بودم و زمزمه هایی می شنیدم که ایشان جلای وطن کرده و به اروپا رفته است . تا اینکه خبر تصویری گفتگوی ایشان با شبکه تلویزیونی اندیشه را دیدم. در میان کارهایم – سال پیش – گفتگویی بی پرده با ایشان انجام داده بودیم که در هفته نامه آوای خوزستان منتشر شده بود.متن کامل آن گفتگو را در زیر می خوانید.

وظیفه هنرمند در قبال جامعه‌اش چیست؟

۰۴
ارديبهشت

علی فیروزی پدیده ی دهه ۶۰ فوتبال ایران و خوزستان است. او گلزنی شش دانگ بود.از ویژگی های علی ؛ در خدمت تیم بودن می باشد. نام علی فیروزی در کنار دیگر بزرگان فوتبال آبادان امری اتفاقی نیست بلکه او مستحق چنین جایگاهی است. علی فیروزی در واپسین هفته های لیگ سال ۹۱ به نفت پیوست تا شاید چاره ای باشد برای جلوگیری از سقوط نفت به لیگ ۱ که خب همه می دانیم که ناکامی های نفت آبادان در لیگ آن سال  صرفا به مربی بر نمی گردد و از بازیکن گرفته تا دستان پنهان و آشکاری که آرزوی ناکامی این تیم را در سر داشتند و اتفاقا به یمن مدیریت غیر مسوول این تشکیلات و نیز هیئت مدیره ی هیچ کاره ی تیم  به هدف خود نیز رسیدند. با این مقدمه همکار ارجمندمان آقای سیروس گفتگویی انجام داده اند با آقای علی فیروزی این مربی آبادانی. 

درود به شما جناب آقای علی فیروزی لطفا خودتتان را معرفی کنید و کمی از فعالیتهای ورزشی که داشتید برایمان درود به شما جناب آقای علی فیروزی لطفا خودتتان را معرفی کنید و کمی از فعالیتهای ورزشی که داشتید برایمان بگویید تا عزیزانی که شما را نمیشناسند  با شما آشنایی پیدا کنند

۰۴
ارديبهشت

این گفتگو به هنرمند جوانی اختصاص دارد که با وجود ارائه‌ی آهنگ‌های موفقی پیش از این، همه‌ی دغدغه‌اش انجام کاری برای شهدا بوده است؛ و همین امر باعث تولد آهنگی شد به نام “۵ مهر”؛ تولد خجسته‌ای که فرید نظارت آن را سرآغازی‌ می‌داند برای حفظ و پاسداشت مسیر مقدسی که پیش از این پدر و همرزمان پدر با اقتدار آن را پشت سرگذاشته بودند.

 انگیزه‌ی اصلی شما از فعالیت در حوزه‌ی دفاع مقدس چه بود؟

۲۸
فروردين

در سال ۱۳۰۴ ه. ش در قریه اهرم مرکز تنگستان از توابع بوشهر، به دنیا آمدم و شماره شناسنامه‌ام ۱۰۳ از اهرم بوشهر می‌باشد.

در یک خانواده فقیر و مذهبی به دنیا آمدم. پدرم شخصی مذهبی و مورد اعتماد مردم محله بود. او با قرآن و دعا مأنوس بود. با این که تحصیلات حوزوی نداشت، اما با همان سواد مکتب‌خانه‌‌ای اغلب سوره‌های قرآن را حفظ بود و چون مورد اعتماد مردم و مقدس بود، بخش عمده معاشش از طریق روزه و نماز استیجاری تأمین می‌شد. پدرم در زندگی قانع بود.

از خصوصیات معنوی مرحوم پدرم، التزام عملی به قرآن، نماز و دعای کمیل در شب‌های جمعه بود و هرگز ترک نمی‌شد. در همان خانه خشت وگلی خود، بچه‌هایش را جمع می‌کرد و دعای کمیل و حدیث کساء می‌خواند. شب‌ها قبل از این که بخوابد، او سوره «الواقعه» را از حفظ می‌خواند و تا چند سوره قرآن را نمی‌خواند، نمی‌خوابید.

۲۸
فروردين

رشدوبالندگی ۶۵فرمانده شهیدگردان و بالاتر متولد آبادان ودهها فرمانده درقیدحیات.

۲۸
فروردين

سال ۱۳۶۴ بود، بحبوحهء آغاز عملیات والفجر هشت. مردم آبادان، از اوّل جنگ تا پیش از این عملیات، در شهر، حضوری فعال داشتند. زندگی عادی در جریان بود. جمعیّت شهر کم و زیاد میشدند؛ ولی شهر هیچگاه خالی نشد. تا اینکه بنا به تشخیص فرماندهان نظامی وقت، تصمیم بر این گرفته شد که شهر از نیروهای غیرنظامی و شخصی تخلیه شود…

این تصویر در بحبوحهء عملیات والفجر هشت (سال ۱۳۶۴) می باشد. نفر دوّم از سمت راست (سیداصغر موسوی) از همسایگان ننه زاغی است که این عکس را در اختیارم قرار  داد.

به زور متوسّل شدند! تهدیدی جدّی را نزدیک بود عملی کند: «اگه منو ببرید بیرون، خودمو میکشم!!!» وقتی که دیدند که اصرار به ماندن دارد؛ او را به حال خود وا گذاردند.

۲۸
فروردين

مناطق عملیاتی سپاه که در آبادان فعال بودند و در حال حاضر یادی از آنها نمی شه.اولین جایی که مقر ما روبروی دشمن قرار گرفت اسکله هشت بغل گمرک آبادان لب رودخانه اروند بود.

از دیگر مناطق عملیاتی و پایگاه مقر سپاه جزیره مینو بود که قبل از جنگ و بعد از پیروزی انقلاب پایگاهی بود که هر شب توسط ضد انقلاب و ستون پنجم و خلق عرب مقر سپاه را مورد شبیخون قرار می دادند و نیروهای زبده و کارآمد سپاه نمی گذاشتن موفقیتی به دست دشمن بیفته و اغلب با شکست دشمن همراه بود و اکثر درگیریها شبانه صورت میگرفت .

فیاضیه مقری بود که قبضه های خمپاره انداز روی منطقه های میدان تیر و دیگر مناطق لب آب اروند و … را پوشش می داد.

۲۸
فروردين

به زلالی آب دیدمش وقتی ناگفته‌های جنگ را در کنار آسمانی‌های  آن روایت کرد. جنگی که در کفیشه‌اش هم جاری و سیال بود. با مکی‌یازع نشستیم و گفتیم با طعم مهمانی خدا و ملاحظاتی که حاج مکی بواسطه ماه مبارک رمضان داشت. قصد داشتیم که تنها از کتابش (بچه‌های کفیشه) حرف بزنیم. اما یازع فرزند تمام خاک آبادان است و نه محصور به یک منطقه. منطقه‌ای که مکی هم با تمام عرقی که به آن دارد اذعان داشت که امروز «گلستان» نیست.

از کتابتان؛ بچه‌های کفیشه شروع می‌کنیم…
خاطرات من به نوشته قاسم یاحسینی.
چرا کفیشه؟