الو…الو…رو خطی؟!
یه کوکایی دارم کارش درسته . نه اینکه چونکه کوکامه نه..برا اینکه کارش درسته دارم اینو میگوم… دیشب رفته بودیم خونه شون برا شام.از اولش که ما اونجا بودیم یی داشت هی با این و اون حرف میزد تا آخرش. زن و بچه هام بهشون برخورده بود که حاجی داره با یی کاراش توهین می کنه به ما. ما ناسلامتی مهمونش هستیم اما بر خلاف زنم و بچه هام مو داشتوم افتخار می کردم به داشتن یه همچی برادری. اصلا فکرشم نمیکردم کوکای مو دونه درشت شده. تو تلفن هاش قیمت خیلی چیا رو اعلام میکرد. مثلا به یکی گفت فعلا پراید نخر تا هفته ی دیگه میخوره تو سرش. به یکی دیگه گفت زمینته ردش کن بره قراره بیاد پایین. به یکی دیگه گفت طلاهای زنته همین حالا برو بفروش چونکه داره ارزون میشه…خلاصه برا هر کی یه نسخه ای پیچوند…راستی نگفتوم برادرم تو کار تخمه آفتابگردونه. اینا هست که یه دیگی جلوشونه و تخمک بو میدن.البته فعالیت اقتصادی کوکام به همی یه دیگ نیست ها. یه دیگ دیگه هم داره که توش پشمک درست می کنه میده دست مردم تا کامشون شیرین بشه.
کوکام تو بازار خیلی برو بیا داره . چن وخ پیش یه تیکه از جلو پیاده رویی که بساط تخمک و پشمک داره رو سرقفلی داد به یه لواشکی که فقط به مردم قارا بفروشه و لواشک.
دیشب تونستم حدوو ۵ دقیقه باهاش یواشکی حرف بزنم. در گوشی بهم گفت اگه شناسنامه مرده ای سراغ داری برام بیار. بعدش هم ازم سراغ دفترچه تعاونی مرزنشینای آبودانه گرفت که نفهمیدم منظورش چی بود و وختی ازش پرسیدم مگه به زمین گرم نخورده و کن فیکون نشده ؟ خندید و گفت نه آب یخ میدن که بازم دو زاریم نیوفتاد.
حالا قرار شده کوکام بادوستاش که تو کار ماشین های پلاک اروندی هستن صحبت کنه ! راسیاتش نفهمیدم که برا چی ولی خب کوکامه دیگه لابد یه چیزایی فهمیده که بهم پیشنهاد داده موتور گازیمه بفروشم و پلاک اروندی بگیرم.
ها؟! اسم کوکام؟…الو…الو…رو خطی ؟ لاکردار قطع شد….
مهرداد معماری
