آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

آبادانی ها فقط یک واحد اطلاع رسانی و تحلیل اخبار شخصی است و سر سفره ی هیچکس نبوده و نیست.

آخرین نظرات
نویسندگان

اوضاع رقت بار فرهنگی را به نفع خود تفسیر نکنیم

چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۲ ب.ظ

 ۳۶ سال از پیروزی اعتراض فراگیر و شکوهمند مردم ایران برعلیه حکومت ستم شاهی پهلوی می گذرد. کشتی فرهنگی رژیم پهلوی سال های سال بود که در سواحل غرب و غرب زدگی لنگر انداخته و با استفاده از تمام ابزارهای  رسانه ای  زمانه خود با شدت و حدت بر طبل فساد و فحشا و بی بندباری می کوبید.

Hashemi.preview

برپایی جشنواره بزرگ ۲۵۰۰ ساله ی شاهنشاهی را می توان  بزرگ ترین فستیوال هنری و تبلیغاتی  محمدرضای پهلوی دانست . او برای این جشن که بسیار پرطمطراق و با شکوه برگزار می نمود تیم های برنامه ریزی و بقول ما امروزی ها اتاق فکر تشکیل می داد.شاه برای برپایی جشن ۲۵۰۰ ساله در سال ۱۳۵۰ از سال ۱۳۳۷ دست بکار شد.طی این مدت بسیاری از دستگاه ها را با نظارت مستقیم خود موظف کرد تا بزرگ ترین رخداد فرهنگی قرن (به زعم خود) را در تخت جمشید شیراز رقم بزند.

«سازمان شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی ایران» در آغاز امر شامل افراد، سازمانها، مراکز، وزارت خانه ها و کمیسیونهای زیر می شد:

(تحت سرپرستی عالیه اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران)

  1. حسین علاء وزیر دربار شاهنشاهی و رئیس شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی ایران.
  2. سناتور جواد بوشهری، رئیس کمیسیون مالی و نایب رئیس شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی ایران.
  3. وزیر دارایی
  4. وزیر امور خارجه
  5. وزیر کشور
  6. وزیر فرهنگ
  7. وزیر پست و تلگراف و تلفن
  8. وزیر راه
  9. استاندار فارس
  10. رئیس هنرهای زیبای کشور
  11. رئیس دانشگاه تهران
  12. سناتور سپهبد امان الله جهانبانی
  13. مدیرکل انتشارات و رادیو
  14. رئیس اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران
  15. رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور
  16. رئیس ژاندارمری کل کشور
  17. رئیس اداره تربیت بدنی
  18. رئیس شهربانی کل کشور
  19. شهردار تهران
  20. رئیس اداره کل باستانشناسی
  21. سناتور مطیع الدوله حجازی
  22. استاد سعید نفیسی
  23. دکتر رضازاده شفق، استاد دانشگاه
  24. رئیس کل بانک مرکزی
  25. رئیس هیئت مدیره انجمن آثار ملی
  26. شجاع الدین شفا (دبیرکل) رایزن فرهنگی و سخنگوی دربار شاهنشاهی (دبیر کل شورای مرکزی)
  27. دکتر مهدی بیانی، مدیر کل کتابخانه ملی و کتابخانه سلطنتی (منشی شورای مرکزی)
  28. مدیرعامل بنگاه ترجمه و نشر کتاب
  29. مدیرعامل جمعیت شیرو خورشید سرخ ایران
  30. محمدتقی مصطفوی (مدیرکل سابق باستانشناسی)
  31. مدیرعامل بانک ساختمانی
  32. مدیرعامل بانک رهنی
  33. غلامرضا برزگر، ناظر دولت در بانک مرکزی (بازرس مالی شورای مرکزی)

(اسامی اعضای کمیسیونهای هشتگانه شورای مرکزی)

  1. کمیسیون مالی
  2. سناتور جواد بوشهری
  3. مدیرعامل بنیاد پهلوی
  4. مدیرعامل شیرو خورشید سرخ ایران
  5. غلامرضا برزگر، بازرس مالی
  6. کمیسیون نظارت در اجرای برنامه ها
  7. سناتور سپهبد جهانبانی
  8. تیمسار سپهبد اق اولی رئیس بانک سپه و مدیرعامل انجمن آثار ملی.
  9. دکتر رضازاده شفق استاد دانشگاه
  10. غلامرضا برزگر بازرس مالی شورای مرکزی
  11. کمیسیون انتشارات
  12. رئیس اداره کل هنرهای زیبای کشور (یا نماینده تام الاختیار)
  13. استاد نفیسی استاد دانشگاه
  14. رئیس اداره کل انتشارات و رادیو (یا نماینده تام الاختیار)
  15. کمیسیون فرهنگی
  16. وزیر فرهنگ (یا نماینده تام الاختیار)
  17. رئیس دانشگاه تهران (یا نماینده تام الاختیار)
  18. دکتر احسان یارشاطر مدیرعامل بنگاه ترجمه و نشر کتاب
  19. دکتر مهدی بیانی رئیس کتابخانه ملی و سلطنتی (منشی شورای مرکزی)
  20. سناتور مطیع الدوله حجازی
  21. کمیسیون هنری
  22. رئیس اداره کل هنرهای زیبای کشور (یا نماینده تام الاختیار)
  23. رئیس اداره باستانشناسی (یا نماینده تام الاختیار)
  24. وزیر پست و تلگراف و تلفن (یا نماینده تام الاختیار)
  25. محمدتقی مصطفوی مدیرکل سابق باستانشناسی
  26. کمیسیون تشریفات و پذیرائی
  27. مدیرعامل بنیاد پهلوی (یا نماینده تام الاختیار)
  28. وزارت کشور (یا نماینده تام الاختیار)
  29. وزیر امور خارجه (یا نماینده تام الاختیار)
  30. وزیر دارایی (یا نماینده تام الاختیار)
  31. رئیس شهربانی کل کشور (یا نماینده تام الاختیار)
  32. رئیس اداره اطلاعات و سازمان امنیت (یا نماینده تام الاختیار)
  33. رئیس دانشگاه تهران (یا نماینده تام الاختیار)
  34. رئیس ژاندارمری کل کشور ( یا نماینده تام الاختیار)
  35. شهردار تهران (یا نماینده تام الاختیار)
  36. کمیسیون ارتشی و ورزشی
  37. سناتور سپهبد جهانبانی
  38. سپهبد اق اولی رئیس بانک سپه و مدیرعامل انجمن آثار ملی
  39. سپهبد عمیدی رئیس تربیت بدنی (یا نماینده تام الاختیار)
  40. رئیس شهربانی کل کشور (یا نماینده تام الاختیار)
  41. رئیس اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران (یا نماینده تام الاختیار)
  42. کمیسیون ارتباطات
  43. سناتور سپهبد جهانبانی
  44. وزیر راه (یا نماینده تام الاختیار)
  45. وزیر پست و تلگراف و تلفن (یا نماینده تام الاختیار)
  46. رئیس ژاندارمری کل کشور (یا نماینده تام الاختیار)
  47. رئیس اداره مخابرات ارتش (یا نماینده تام الاختیار)
  48. فرمانده نیروی هوایی (یا نماینده تام الاختیار)
  49. رئیس هواپیمائی کل کشور (یا نماینده تام الاختیار)
  50. رئیس اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران (یا نماینده تام الاختیار)

همان طور که ملاحظه می کنید محمدرضای پهلوی برای رخدادی فرهنگی برنامه ریزی فراوان و لجستیک زیادی تدارک می دید و شجاعانه می باید بگوییم که تیم فرهنگی او صرف نظر از نیات شیطانی که در سر داشتند همگی از افراد زبده و کاربلد بوده اند.

برنامه های فرهنگی محمدرضای پهلوی در شهرستان ها و شهرهای کوچک نیز حساب شده بود.تشکیلات گسترده سپاه دانش او موثرترین ابزار برای گسترش شعار شاه پرستی او بود.

آن چه گفته شد بدین خاطر بود که اینک بگوییم که پس از انقلاب ؛ با آن که اساس این خیزش بزرگ اجتماعی ؛ دگرگون سازی اوضاع فرهنگی و تعمیم اندیشه ی ناب اسلامی در سرتاسر کشور بود ولی متاسفانه با پیش گرفتن سیات های غلط برخورد با مظاهر ضد ارزش های فرهنگی نظیر بی حجابی و بدحجابی در جامعه عملا بخش هایی از جامعه را در نقطه ی مقابل دکترین فرهنگی انقلاب قرار دادیم.

درسال های اول انقلاب با راه اندازی گروه های گشتی مسلح بر آن شدیم تا با مردمی که آستین کوتاه به تن داشتند و یا کفش آن ها مدل دار بود و یا جورابشان رنگی بود مقابله کنیم. برای آن که فرهنگ استفاده از روسری را اشاعه دهیم ؛ به زور متوسل شدیم در حالی که قاطبه ی مردم پیش از توسل به قوه قهریه دارای حجاب قابل قبولی بودند اما برخی که قدرت در دست داشتند اینگونه فکر نمی کردند.در دهه ۶۰ خورشیدی اکیپ های بازرسی وضع ظاهر ؛ دانش آموزان دبیرستانی را بگونه ای واررسی می کردند که دبیرستان را شبیه به پادگان های نظامی نموده بودند. با تمام این احوال و کلی بگیر و ببند نتیجه آن شد که امروز عده ای را ” نگران ” و برخی دیگر را “دلواپس” می بینیم.

امام جمعه آبادان امروز در جلسه برگزاری مراسم ۱۳ آبان و راهیان نور که در سالن اجتماعات فرمانداری آبادان برگزار شد اظهاراتی کرده که قضاوت درباه آنها را به شما می سپاریم.

«امام جمعه آبادان گفت: متاسفانه در جلسات فرهنگی شهر آبادان، مسئولان فرهنگی برخی اداره در جلسه حضور ندارند و فقط یکی از پرسنل آن اداره که به موضوع فرهنگی ارتباطی ندارد در جلسه حضور دارد که فقط جای مسئول مربوطه، در جلسه خالی نباشد.

وی اضاقه کرد: رخدادهای دفاع مقدس باید به صورت شایسته ‌ای به دانش‌ آموزان معرفی شود و اگر چنانچه تاکنون این مهم به خوبی معرفی نشده است، متولیان آن مقصر هستند.

وی با اشاره به تعطیلی کنسرت ‌های سال اخیر در شهر آبادان، یادآور شد: سال گذشته دو کنسرت تعطیل شد و رسانه‌ های بیگانه این موضوع را بزرگنمایی کردند. در شهر آبادان باید فضای شاد اسلامی اجرا شود.

امام جمعه آبادان در خصوص پوشش ظاهری در شهر آبادان اذعان کرد: متاسفانه جدیدترین مدهای لباسی که در کشور می‌ آید را در شهر آبادان آزمایش می‌ کنند.»

اما به نکاتی چند اشاره می نماییم. اول آن که وضع فعلی حجاب و حتا موسیقی بی ارتباط با برخوردهای قهرامیز اوائل انقلاب نیست و قطعا ورود نسنجیده و برخاسته از احساس چه بسا لطمات جبران ناپذیری به مقوله ی ارشاد و آگاهی بخشی جامعه خواهد زد.توجه به این نکته ضروری است که حتا اگر تعداد کسانی که بدحجاب هستند به نسبت دیگر آحاد جامعه کمتر هم باشد ـ که همین طور هم هست ـ نباید برخورد قهری با آنان داشت.یادمان نرود که در شرایط خشم و عصبانیت هر دو سوی ماجرا متاثر از خشم خود ؛ اقداماتی بعمل می آورند که غیر قابل کنترل است.

بارها گفته ایم که مقوله ی فرهنگ نیازمند ورود اهلش می باشد.سپردن امور فرهنگ به نا اهلش نتیجه ای جز برهم ریختگی و آبروی یک شهر در سطح بین الملل رفتن نداشته و نخواهد داشت. سال گذشته عده ای سر خود و نامسوولانه به بهانه ی برخورد با مظاهر فساد ! به کف خیابان آمدند و شهر آبادان را سوژه خبری رسانه ها کردند . قطعا معترضان که اکثرا آبادانی هم نبودند دلواپسی هایی فراتر از موسیقی حلال و حرام داشتند چرا که همان ها امسال با تغییر یکی دو مدیر شهری و بر وفق مرادشان ؛ نسبت به برپایی جشن ها ی مختلط نیز عکس العملی نشان ندادند.

مخلص کلام آن که برای فرهنگ سازی نیازمند اندیشه و متخصصانی می باشیم که صاحب خرد باشند و اگر گمان می کنیم با اخم و سگرمه ها را در هم تنیدن کاری پیش می رود سخت در اشتباهیم.

به نظر نگارنده بزرگ ترین دغدغه امروز جامعه فرهنگی ما ؛ کنار گذاشته شدن اصحاب هنر است. وقتی به بهانه ی برخورد با بدحجابی و یا تسویه حساب های باندی و جناحی ؛ برنامه ی هنرمند را تعطیل و او را مقروض می کنند چگونه می توان انتظار داشت که هنرمندان سر از فلان کشور در نیاورد.آیا اجرای بی دردسر برنامه های کنسرت و شادی در دیگر شهرها و عکس آن پر دردسر در شهرهای کوچک نشان دهنده ی نبود استراتژی فرهنگی در کشور نیست؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی