فرا استانی به نام آبادان و خرمشهر
در میان نگاره ها و نوشته ها به متنی برخوردم که توجه ام را به خود جلب کرد. "چرا آبادان و خرمشهر دبی نشد؟". نگارنده ی آن متن ؛ دکتر محمد جواد عاصمی پور دارای دکترای اقتصاد و مدیریت و مدیرعامل سابق مناطق نفت خیز جنوب؛ همچنین مدیرعامل سابق بورس نفت، قائم مقام اسبق شرکت ملی نفت و مدیرعامل سابق شرکت نیکو بود. او در حال حاضر درحال حاضر در لوزان سوئیس در بخش کارشناسی شرکت نیکو حضور دارد.
در این یادداشت اقتصادی از نقش بی بدیل آبادان و خرمشهر در حوزه ی اقتصاد به همراه توانمندی های بالفعل و بلاقوه ی منطقه روبرو هستیم. از پالایشگاه آبادان بعنوان سرمایه ای گران قیمت ؛ از صنایع پتروشیمی و میدان های نفت و گاز در منطقه و وجود منابع عظیم آب شیرین که هر کدام برای شکوفایی اقتصادی هر منطقه ای به تنها کافی است.
همچنین در این یادداشت ؛ نزدیکی آبادان و خرمشهر به کشورهای آسیای میانه به میزان حداقل ۸۰۰ کیلومتر نسبت به سایر مناطق آزاد مثل کیش و قشم و وجود پتانسیل ۲۰۰ میلیارد دلار در سال درآمد ترانزیتی در آسیای میانه را از جمله دیگر قابلیت های این منطقه به حساب آورده است.
به گفته ی نگارنده این تمام دارایی ها و قابلیت های آبادان و خرمشهر نیست بلکه این دو شهر به خشکی وصلاند با راهآهن و جادههای مواصلاتی زمینی و تنها رودخانه قابل کشتیرانی کشور. این پتانسیل را در کجای کشور میتوان دید؟
دکتر عاصمی پور با توجه به مسوولیت هایی که داشته به برخی نامهربانی ها و بی توجهی های مدیران استانی به این دو شهر نیز اشاراتی داشته که ترجیح می دهم راجع به موارد آمده و ذکر شده چیزی نگویم اما به اشارت همین کفایت می کند که به عقیده ی ایشان : "پتانسیلهای آبادان و خرمشهر میتواند آن را به یک منطقه آزاد بزرگ صنعتی، انرژی، تجاری و سیاحتی تبدیل نماید و رشد آن، موجبات اثرگذاری بر بقیه استان باشد. چند کار به نظر میرسد بهطور سریع قابلانجام است. ما کنار ساختن موزه دفاع مقدس یک موزه ماندگار از آبادانی این دو شهر و نمونه در جهان بسازیم تا در چشم نسل آینده و جهان نشان دهیم دشمن و استکبار چه کرد و ما چه کردیم. باید خرمشهر و آبادان را دبی دوم منطقه کرد، در حالی که پتانسیلهای این دو شهر بیشتر از دبی است. نباید از نفت فقط عوارض گرفت، بلکه باید مسئولیت اجرایی کار را به عهده آنان گذاشت و نفت سهم مسئولیت اجتماعیاش را به این دو شهر ادا کند. نقشه جامع و کامل را باید در این دو شهر پیاده نمود. اگر بگوییم بلد نیستیم، چگونه کیش را بلدیم بسازیم، تفریحات جهانی را در آن پیاده کنیم، به طوری که در گرمای تابستان که بیش از خرمشهر و آبادان است، توریست را میبینیم و برعکس در فصل گرما مهاجرت از خوزستان را. سری به استانبول بزنید تا ببینید در کنار دریا، چقدر رستوران و مراکز تفریحی وجود دارد و چقدر اشتغال ایجاد شده یا سری به کنارههای کارون در اهواز و خرمشهر و آبادان بزنید. حداکثر چند دستفروش را میبینید. قایقهای شکسته و میزبانی فاضلابهای صنعتی و این آبراهی که میتواند منبع درآمدهای تفریحی زیادی باشد. چرا باید فقط ایام عید میزبان سیاحان باشیم. سیاحت در خوزستان که آب و هوای آن به مراتب بهتر از کیش و قشم است آثار تاریخی و باستانی سه هزار ساله دارد، آب و هوای متنوع ، مسجدسلیمان و دشتهای لاله آن، رامهرمز و ایذه، شوشتر و دزفول و آثار تاریخی، نمیدانم مشکل مسئولان در عدم درک درست از این استان و پتانسیل را عمدی تلقی کنم یا سهوی؟ چرا این واقعیات ساده را که هر آدم سادهای میبیند مسئولان ملاحظه نمیکنند؟ عدم توجه به خوزستان بهطور عام و به ویژه دو شهر آبادان و خرمشهر ضرباتی را در آینده به ما خواهد زد و حسرتی را که از تشکیل دبی دوم در بصره خواهیم خورد. اگر دلایلی را که گفتم کسی را قانع نمیکند تا به خرمشهر و آبادان رسیدگی کند، حداقل برای رقابت با بصره و آمریکا برای تشکیل بزرگترین منطقه آزاد در بصره، تصمیم سریع برای آبادانی خرمشهر و آبادان را بگیرید."
این حرف ها و صدها مقالاتی که اندیشمندان و دلسوزان بومی خوزستانی بویژه نخبگان آبادانی و خرمشهری گفته اند و می گویند بارها و بارها در رسانه های نوشتاری مطرح و منعکس و منتشر شده است .اگر قرار است از نشست و برخاست هایی که هر از چندی با هزار و یک بوق در کرنا کردن و وقت رسانه ی استانی و محلی را گرفتن و به به و چه چه راه انداختن از میزبانی فلان هیئت اقتصادی همسایه ی آن سوی اروندمان ؛ هیچ برداشت عملی و رشد و توسعه ای عایدمان نشود همان بهتر که این نوشته ها منتشر نشوند و آن بشین و برخاست های هزینه بر نیز صورت نگیرد.
متاسفانه سال هاست که مدارک تحصیلی تاثیری در گرفتن مسوولیت ها ندارد و صرفا به گفتن مهندس و دکتر بسنده می کنیم فارغ از آن که حتا نیم نگاهی به رشته ی آقایان مهندس و دکتر داشته باشیم.تمایلی ندارم که مبحث تقدم تعهد بر تخصص یا بالعکس را دوباره گویی کنم که این مربوط به سال های اول پیروزی انقلاب اسلامی بود و در آن موقعیت و حساسیت های آن دوران کاملا بجا و مناسب بود اما اینک که فرزندان متخصص ایرانی ؛ محصول نظام آموزشی و پرورشی جمهوری اسلامی هستند دیگر طرح موضوع نبود معتمدین متعهد در بین تخصص های مورد نیاز ؛ به هیچ وجه موضوعیت نداشته و ندارد.مگر می شود در بین انبوهی از نخبگان فلان تخصص ؛ کسی پیدا نشود که سکان دار آن محور باشد که مجبور بشوند از دیگر تخصص ها در تخصصی دیگر و گاهی کاملا بی ارتباط استفاده نمایند!
نخبگان با برآورد تمام داشته های یک منطقه حکم به افق و دورنمای توسعه ی آن منطقه می نمایند اما اگر قرار باشد برنامه ریزان آن توسعه از عوام باشند ظلمی شده است مضاعف.اول آن که از منابع و ثروت های خدادادی که امانتی هستند در دستان ما بخوبی استفاده نکرده ایم و آنان را هدر داده ایم که بی شک نسل های آینده ما را نکوهش خواهند کرد و از سویی دیگر به نسل فعلی جفا کرده ایم که فرصت بهره مندی از زندگی مناسب به همراه رفاه واقعی را از ایشان سلب نموده ایم.
در پایان مایلم که دوباره نگاهی کنم به نوشته ی دکتر عاصمی پور که چهار راهکار عملی برای بهره بردن مناسب از توانمندی های موجود در شهرهای آبادان و خرمشهر عنوان نموده است:
۱- یک برنامه استراتژیک جامع توسعه با توجه به همه ابعاد مهم این دو شهر باید در سطح مجلس و شورای امنیت ملی طراحی گردد.
۲- در انتصاب مدیران استان باید به فرااستانی بودن آن توجه کرده و قویترین و کارآمدترین مدیران را منصوب نمود.
۳- منطقه آزاد اروند باید شامل کل محدوده جغرافیایی در شهر آبادان و خرمشهر گردد و کل دو شهر و حومه آن شامل منطقه آزاد شوند. بهطوری که از ۶۰ کیلومتر جاده آبادان – اهواز – ۶۰ کیلومتری جاده آبادان – ماهشهر و ۶۰ کیلومتری جاده قدیم خرمشهر – اهواز منطقه آزاد خرمشهر و آبادان را تعریف کرد و از تعارضات مدیریتی در منطقه آزاد فعلی با سازمان بنادر و غیره در تعریف سه منطقه مجزای سیاحتی، صنعتی و تجاری جلوگیری نمود.
۴- صنعتنفت مسئولیت پروژه عمران و آبادانی خرمشهر و آبادان شامل پروژههای آبرسانی ؛ برق و غیره را باید با توجه به توان خود به عهده گیرد و به عنوان یادگار دوران دفاع مقدس که باید زیباترین و توسعهیافتهترین شهرهای ایران را در این دو شهر زیبا پیاده کرد و نشان داد که چگونه دو شهر کاملاً جنگزده به یک موزه آبادانی تبدیل شده است.
- ۹۳/۰۱/۲۳