آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

آبادانی ها فقط یک واحد اطلاع رسانی و تحلیل اخبار شخصی است و سر سفره ی هیچکس نبوده و نیست.

آخرین نظرات
نویسندگان

۲۵۹ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

۱۸
تیر

 قصد نداریم دل بشکنیم که  می دانیم دل شکستن ؛ بهایی دارد و ما نیز در پرداخت بهای آن ناتوان! اما حال که به نیمه ی رمضان نزدیک می شویم و سروش میلاد کریم اهل بیت عصمت و طهارت ؛ سبث پیامبر امام حسن مجتبی(ع)  تا روزهایی دیگر طنین انداز خواهد شد نگاهی کنیم به آن چه  می توانیم به انجام برسانیم.

golrizan1 

۱۸
تیر

پس از آن که دولت یازدهم در موعد مقرر و بر خلاف رویه ی غیر قانونی دولت های نهم و دهم ؛ بودجه ی عمومی کشور را تقدیم مجلس شورای اسلامی نمود از گوشه و کنار مجلس صداهای عجیب و غریبی شنیده می شد .

 

نمایندگان آبادان در مجلس [1]

۱۸
تیر

آن سالی که جنگ تمام شد را همه به یاد داریم.گرچه دیدن خانه و کاشانه ی ویران شده مان  توام با انبوهی از حزن و اندوه بود اما ته دل خوشحالی بود که برای دیدار دوباره با آشیان دلبندمان موج می زد. آبادانی ها زودتر از خرمشهری ها به شهر بازگشتند و البته  به خاطر آن بود که مثل خرمشهر در چنگال متجاوزان گرفتار نشده بود و هنوز چند خانه و خیابان  قابل سکونت دیده می شد.دولت سازندگی در بوق و کرنا کرده بود که  عملیات سازندگی به گونه ای خواهد بود که آبادانی ها را بهت زده خواهد کرد و صد البته همین ادعا را برای خرمشهری ها نیز بیان کرده بودند و قول نگین انگشتری را داده بودند. آبادان و خرمشهر ویترین دفاع مقدس بودند و حالا لازم بود تا به جهان و جهانیان ثابت کنیم که عنوان سردار سازندگی بی دلیل نیست!

 

2-(1) [1]

 

۰۹
تیر

ایستگاه تاکسیرانی مرکز شهر آبادان پاسخگوی مسافران نیست در حالی که شهرداری آبادان برای رفاه حال مسافران هزینه های زیادی را از جیب مردم شهر انجام داده است.

نیوزآبادان : ایستگاه تاکسیرانی مرکز شهر آبادان واقع در پشت فلکه ی موسوم به طوطی مدت هاست در بدترین شرایط سرویس دهی به مسافرانی قرار دارد که همه روزه مخصوصا در ساعات  پیک مسافر مثل حوالی ظهر و ساعات پایانی جنب و جوش بازار در ساعات ۹ شب به بعد به این پایانه درون شهری مراجعه می کنند و عملا شاهد نبود تاکسی هستند.

۰۹
تیر

مقوله ی امنیت اجتماعی از اهم وظایف نیروی انتظامی و نهادهای مرتبط با این مقوله است.آن چه که یک دیده بان به عنوان خبرنگار از آدم های اطراف خود می بیند او را وادار به تهیه گزارش هایی اجتماعی می کند که توجه ی به این گزارش ها از سوی متولیان امنیت اجتماعی ؛ آنان را  آگاه تر و نسبت به بکارگیری روش های جدیدتر در مقابله ی با این عارضه ی ویرانگر مصمم تر می نماید. از این روی غرض از این گزارش صرفا با هدف کمک به تقویت ساختارهای امنیتی و پیشگیری بوده و امید آن داریم که با هم فکری و سرعتی بیشتر چاره ای اندیشیده بشود.

آبادانی ها : چندی پیش ( اردیبهشت ۱۳۹۳) دخترخانم دانشجویی در حوالی پمپ بنزین واقع در میدان طیب آبادان در ساغت ۲ بعد از ظهر در مسیر خانه بوده که ناگهان دو موتور سوار ابتدا با چوب دستی او را مضروب و سپس در تلاش برای سرقت کیف روی شانه ی دختر اقدام به زدن مشت به صورت دختر بیچاره نموده که خوشبختانه یک رهگذر با مشاهده ی صحنه ؛ دخالت کرده و موفق می شود با کمک چند شهروند دیگر؛ دو سارق را دستگیر و تحویل کلانتری بدهند.

 

۰۴
تیر

اجازه بدهید مطلبم را با طرح این موضوع آغاز کنم که  تا بحال دقت کردید وقتی تکنولوژی جدیدی در اختیار ما قرار می گیرد معمولا از سر ذوق زدگی در اولین استفاده ی از آن آنقدر دستپاچه و عجولانه عمل می کنیم که بعدها موجب خجلت خودمان می شود؟ مثلا دوربین عکاسی پیشرفته ای را خریداری کرده ایم و چون می خواهیم خیلی زود کار کردن با آن را تجربه کنیم از گل قالی عکس می گیریم و یا به سراغ چهره های ناآماده ی اهالی خانه می رویم و الی آخر.

۲۹
خرداد

شهر آبادان را باید نمونه ی کاملی از یک  جامعه ای دانست که  مناسبات  موجود در آن در عین عاطفی بودن همراه با آلودگی به سیاست بازی است.

در این که  مردم آبادان گرم و صمیمی ؛ بی آلایش و بقول سخنرانان بومی و غیربومی ؛ کم توقع  با قید "باصفا"! هستند شکی نیست اما همین مردم در ساعات گرم روز خیلی زود از کوره در می روند و آن موقع هست که باید باشی و صمیمیت را از نزدیک ببینی و بشنوی که چگونه زبان به شکوه و شکایت باز می کنند و مشکلات عدیده ی شهر را فهرست می کنند.

 

۲۹
خرداد

می‌خواهم یک خانم قابل اعتماد را معرفی کنند، یک شب تا صبح همراهم باشد برای سرزدن به پاتوق‌های زنان کارتن‌خواب. خانم الف را معرفی می‌کنند.

خانم الف پایپ را برمی‌دارد و شروع به شیشه‌کشیدن می‌کند. رو به من عذر می‌خواهد که «اگه نکشم شب نمی‌تونم بیدار بمونم. هر شب می‌کشم بعد بیرون می‌رم. یک‌بار که نکشیده بودم خوابم برد و صبح وسط بیابون بیدار شدم با لباس‌های پاره و پوره…»

می‌خواهم یک خانم قابل اعتماد را معرفی کنند، یک شب تا صبح همراهم باشد برای سرزدن به پاتوق‌های زنان کارتن‌خواب. خانم الف را معرفی می‌کنند. قرارمان ساعت ۱۲شب حوالی دروازه غار. مانتوی مشکی پوشیده. سبزه‌رو است با ته‌لهجه جنوبی. شال رنگی به سردارد با آرایشی نه‌چندان غلیظ. چشم‌های مشکی ریز، ابروهایی کم‌پشت و بینی گوشتی. قرار است او راوی داستان ما و راهنمایمان باشد. می‌آید می‌نشیند روی صندلی و تندتند حرف می‌زند که «باید بریم ستارخان، اتوبان ستاری، پارک شوش، پشت ترمینال جنوب و…» تند و تند حرف می‌زند. جنگ‌زده که شده‌اند آن سال‌های جنگ به تهران آمده‌اند. سه شماره موبایل می‌دهد. شماره‌های خودش و بهار دخترش. قرار می‌گذاریم هشت‌شب از در خانه‌شان سوارش کنیم. من و او به پاتوق‌ها برویم و راننده منتظرمان بماند. یکی از همکاران آقایمان با من همراه می‌شود. کمی دلشوره دارم. هر چه به هشت‌شب نزدیک می‌شویم دلشوره‌ام بیشتر می‌شود از آنچه قرار است اتفاق بیفتد.

 

دلواپسی

 

۲۹
خرداد

برای ارائه ی تعریفی روشن از فقر مولفه های بسیاری وجود دارد که بیشتر بنا به تفدم و تاخر مولفه های فقر ؛ گاهی با تعاریف نسبتا متفاوتی روبرو می شویم. اما در کل فقر را به نداشتن و محروم بودن تعریف و توصیف می کنند.

محرومیت از امکانات رفاهی ؛ محرومیت از قوانین جاری کشوری ؛ محرومیت از فرصت های شغلی ؛ محرومیت از آموزش کلاسیک پیشرفته ؛ محرومیت از امنیت فراگیر و ....دهها بلکه صدها محرومیت دیگر در زمره ی تعاریف فقر می باشند.

 

۲۰
خرداد

در گفتمان های پیشین گفته بودیم که شهر آبادان همواره پیشتاز جریان های سیاسی و پایگاهی مناسب برای فعالین سیاسی بوده است که  بواسطه ی 8 سال جنگ خانمانسوز ؛ خانه ی احزاب و حریانات سیاسی نیز در این شهر نابود شد و  بعد از بازگشت ناامیدانه و بی رمق مهاجران آبادانی به شهر انبوه مشکلات  رفاهی و اجتماعی عملا راه را بر بلوغ فکری سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در این شهر بست.