اینجا آبادان؛ رادیو نفت ملی
شهرستان آبادان پس از تهران نخستین شهری بود که در روز ۱۲ آبان ۱۳۴۹ صاحب فرستنده تلویزیونی شد. برنامه های این فرستنده شامل موسیقی محلی، فیلم مستند و داستانی، خبر و مسابقات بود که به دو زبان فارسی و عربی پخش می شد، تا سال ۵۹ صدا و سیمای آبادان تنها مرکز تلویزیونی استان خوزستان بود. اما با شروع جنگ تحمیلی ، فعالیت های تلویزیونی به مرکز اهواز انتقال یافت و پس از بازگشایی و افتتاح صدا و سیمای مرکز آبادان در سال ۱۳۷۴، استان خوزستان دارای دو مرکز رادیو و تلویزیون آبادان و اهواز شد.
قبل از پیروزی انقلاب شهرستان آبادان از دو فرستنده رادیویی برخوردار بود، یکی متعلق به شرکت ملی نفت ایران و با نام رادیو نفت ملی که از سال ۱۳۳۲ به صورت ۲۴ ساعته به تولید و پخش برنامه می پرداخت و دیگری که در سال ۱۳۵۲ راه اندازی شد، به نام رادیو آبادان معروف بود.
“مالک جرموز” و “رادیوی نفت ملی”
یادی داشته باشیم از مردی که سمبل رادیوی نفت ملی است و صدای گرمش همچنان در گوش پدران و تاریخ ما طنین خواهد داشت؛ چه، تنها صداست که می ماند…
خاطره
دیگر دوران تیمهای کارگر و شاهین سپری شده بود و مسابقات مهمی برگزار نمیشد اوایل دهه پنجاه خورشیدی بود که لیگ تخت جمشید براه افتاد هر جمعه عصر من در استادیوم بودم تیم صنعت نفت با همان اسکلت تیم کارگرسابق و چند بازیکن از دیگر تیمها تشکیل شده بود ، صنعت نفت شد سمبل فوتبال آبادان با لباسهای راه راه سفید و مشکی زمانی که وارد زمین چمن میشد جمعیت غوغا میکرد حسین بهاریان ، جمشیدمجدمی و نظام آزادی و کارجو و خدابیامرزعلی نیکویی و دروازه بان ما منصور قلمی توی زمین غوغا میکردند ، بعدها لباس صنعت شد زرد طلایی مثل لباس تیم ملی برزیل ،صنعت چندین و چند بازیکن به تیم ملی و سایر باشگاه ها تحویل داد ، آنزمان بازیکنان مثل امروز قراردادهای چندصدمیلیونی نداشتند همه با شوق و نعصب بازی میکردند ، مربی ما منوچهرسالیا از صبح تا شب مشغول جمع و جور کردن تیم و تمرین دادن بود ، ابو ( ابراهیم قاسمپور ) و علی فیروزی و حسون سیاه ( علیرضا برزگری ) ستاره های تیم ما بودند ، دیگه تیم ما تیم همه مردم آبادان بود شاهینی ها هم طرفدار صنعت شده بودند هرچند تیم ما هیچوقت مقام مهمی بدست نیاورد فقط صرف وجود یک تیم از آبادان باعث غرور همه ما بود پرسپولیس و تاج و پاس و دارایی میامدند آبادان گاهی اوقات می بردند گاهی صنعت پیروز میشد اغلب بازیها مساوی میشد ، میگفتند ملوان گربه سیاه صنعت است ، یکبار صنعت ؛ پرسپولیس را دو بر یک در آبادان شکست داد عید سال پنجاه و شش بود جمعیت با سنج و دمام ریختند توی شهر خدابیامرز مالک جرموز گزارشگر رادیونفت ملی از خوشحالی اشک میریخت، ابو ( ابراهیم قاسمپور) از صنعت نفت رفت تهران بازیکن تیم شهباز شد مادرش به جرموز گفته بود اگر ابو مقابل صنعت بازی کنه شیرم را حلالش نمیکنم همه تعصب داشتند .