همه ی ما کم و بیش با شرح وظایف نمایندگان مجلس شورای اسلامی آشنا هستیم و البته همگان نیز می دانیم که شخص نماینده بویژه در شهرستان ها یک سری وظایف نانوشته ی دیگری هم دارند که از جمله ی آنها مشارکت در پروسه ی عزل و نصب های حوزه انتخاباتی خود می باشد.
همه ی ما کم و بیش با شرح وظایف نمایندگان مجلس شورای اسلامی آشنا هستیم و البته همگان نیز می دانیم که شخص نماینده بویژه در شهرستان ها یک سری وظایف نانوشته ی دیگری هم دارند که از جمله ی آنها مشارکت در پروسه ی عزل و نصب های حوزه انتخاباتی خود می باشد.
اول: لب شط نشسته بودم و داشتم قلاب میانداختم که یهویی یه ماهی درشت قلاب رو برداشت و برد. همین که اومدم بکشمش بالا، تموم خیطم خلبوس شد. نتیجه این که ماهی در رفت. هر کاری هم کردم خیطم پهن بشه نشد که نشد. آخه بدجوری خلبوس شده بود!
یه کوکایی دارم کارش درسته . نه اینکه چونکه کوکامه نه..برا اینکه کارش درسته دارم اینو میگوم… دیشب رفته بودیم خونه شون برا شام.از اولش که ما اونجا بودیم یی داشت هی با این و اون حرف میزد تا آخرش. زن و بچه هام بهشون برخورده بود که حاجی داره با یی کاراش توهین می کنه به ما. ما ناسلامتی مهمونش هستیم اما بر خلاف زنم و بچه هام مو داشتوم افتخار می کردم به داشتن یه همچی برادری. اصلا فکرشم نمیکردم کوکای مو دونه درشت شده. تو تلفن هاش قیمت خیلی چیا رو اعلام میکرد. مثلا به یکی گفت فعلا پراید نخر تا هفته ی دیگه میخوره تو سرش. به یکی دیگه گفت زمینته ردش کن بره قراره بیاد پایین. به یکی دیگه گفت طلاهای زنته همین حالا برو بفروش چونکه داره ارزون میشه…خلاصه برا هر کی یه نسخه ای پیچوند…راستی نگفتوم برادرم تو کار تخمه آفتابگردونه. اینا هست که یه دیگی جلوشونه و تخمک بو میدن.البته فعالیت اقتصادی کوکام به همی یه دیگ نیست ها. یه دیگ دیگه هم داره که توش پشمک درست می کنه میده دست مردم تا کامشون شیرین بشه.
گرد و غبار از هر جا بیاید شکل و شمایلش یکی است تا وقتی که بر سر آبادان بریزد.قصه از این قراره که هر وقت گرد و خاک میشه تنها این برق آبادان است که دچار اختلال هفت هشت ده ساعته میشه . البته این همه ی ماجرا نیست چون وقتی شرجی هم بشه باز هم تیل های برق حساس آبادان میل به قطعی و اختلال و سوزاندن وسایل برقی مردم می گیرند. البته باز هم این آخر قصه نیست چون اگر هوا گرم هم بشه بنا به دلایلی که فقط مختص فکر و ذهن آگاه مدیران برق ناحیه جنوب هست ؛ ترانس ها دچار اختلال میشن و بناچار برق میپره.
ای بدم میاد از آدمای نازنازوی غرغرو! انگار آسمون دهن واکرده همی شما چهار تا خبرنگار و عریضه نویس و قلم به دست رو آفریده. آخه کوکای مو دده ی عزیزم یی چه کاریه که هی میشینین نق به جون یی مسوول و او مسسول میزنین ؟!
ما آبادانی ها ارق عجیبی به شهرمون داریم. یعنی خدا نکنه یکی بیاد پیشمون ادای ما رو دربیاره بعد نفهمه دوچرخه رستیسی (resteysi)یعنی چی. خدا او روز نیاره که یکی ادای حرف زدنه مانه دربیاره بعد وسط حرفاش فول کنه و لو بره که طرف داشته خودشه به ما می چسبونده .
حالا شده قصه ی او بابایی که یه وختی ؛ یه زمانی ؛ یه موقعیت جنگی یی پیش اومده بوده سه ماه آبودان بوده حالا اومده یه سکان هم دستش دادنه که بیو یی مال تو برونش .بعد رفته پشت میکروفن ؛ یه جور حرف میزنه که انگار مزار خانوادگی دارن تو آبودان و جد اندر جدشون اهل این شهر بودنه.
دیر زمانی است که یاران از پی آنند تا آن کنند که بر میلشان هست و آن برگزینند و بر مسند دایره ی دستور بر باب تعلیم و تعلم ولایت آبادان نهند که گوش بدان ها دهد و آن چه کند بی اجازت یاران نباشد که در حلقه ی این دوستان نوش مک ساختار ؛ هر چیزی نوشیدنی است و هر شیرینی مستوجب قاپیدن.
سابق بر این فکر می کردم هر کس که دقت بیشتری داره رو میگن "ملا نقطی". قصه ی ملانقطی با همون اشاره ی غلط ما یعنی " ملانقطه گیر" گرچه در معنا یکی است اما در بیان و نگارش متفاوت است.
مرحوم دهخدا در لغت نامه ی خود در معنای " ملا نقطی" می نویسد : ملانقطی . ( م ُل ْ لا ن ُ ق َ ) (ص مرکب ) کسی که با کم و زیاد شدن یک نقطه ی نوشته از خواندن آن عاجز آید. آدم کم سواد.
رییس آموزش و پرورش آبادان در آستانه برگزاری امتحانات پایان سال بی هیچ دغدغه ای مقام معاونت سیاسی امنیتی فرمانداری آبادان را پذیرفت ! وی که دو سال پیش با تلاش های بسیار و لابی های متعدد یکی از نماینده های شهر و البته همیاری و چراغ سبز دو نماینده ی دیگر شهر به ریاست آموزش و پرورش رسیده بود سال گذشته در ادامه ی طریق الی الفوق توانسته بود در آخرین روزهای دولت فخیمه ی دهم با حفظ سمت ریاست آموزش و پرورش آبادان معاونت اداره کل خوزستان را هم به دست بیاورد که صد البته حجم بالای این دو عنوان و فاصله ی 100 کیلومتری آبادان تا اهواز موجب شده بود که در این مدت هم از اون بشه هم از این .