جالبه این عکس نمایی از خیابان امام یا همان ته لنجی آبادان است و جالب تر ار آن در زیر تابلوی ریزش ساختمان شخصی بساط کرده است .
جالبه این عکس نمایی از خیابان امام یا همان ته لنجی آبادان است و جالب تر ار آن در زیر تابلوی ریزش ساختمان شخصی بساط کرده است .
ظاهرا در شورای شهر شهرداری آبادان همه چیز آرام است و روند کار بخوبی در حال حرکت اما این که این ارامش ناشی از چه چیزی باشد و جاده ی این حرکت تا چه مقدار صاف و بی دردسر است بعدها مشخص خواهد شد.
هر روز که می گذزد و هر شبی که به صبح ختم میگردد امید به بهبود اوضاع اقتصادی کمرنگ تر می شود و ناله ی دهک های بیشتری از جامعه بلند.اگر تا سال گذشته گرانی ها کمر نحیف دهک های پایین تر از طبقه ی متوسط جامعه یا همان مواجب بگیران دولتی را رنجور کرده بود اینک گروه های بیشتری فشار را احساس می کنند تا جایی که دیگر طبخ غذایی که گوشت در آن باشد کار هر کس نیست.
سالیان سال است که هزاران شغل خانگی شناسایی شده ، در چین و تایوان و تایلند و بنگلادش و هند و بسیاری کشورهای دیگر نقشی اساسی را در اقتصاد خانوارها و کشورهای یادشده ایفا می کند.
آبادان ؛ شهری با قدمت چند هزار ساله ولی شکوفا شده در قرن اخیر.
آبادان ؛ شهری لبریز از آب شیرین و نخلستان های سر به فلک کشیده که این روزها از تشنگی له له می زند و نخل هایش آب شور می خورند و مرگ را در آغوش گرفته اند.
« شایعه که بوجود بیاید پشت سرش خبر هم تولید می شود».
برخی خبرگزاری های خاص که حاشیه امنیت بیشتری نسبت به دیگر همتایان خود دارند ؛ با دامن زدن به شایعات ؛ بی توجه به نیازمند بودن حکم قضایی در رسانه ای نمودن شایعه و یا حتا خبر ؛ چنان چین چین به راه می اندازند گویی که مرجع و مطلع خبر نیز خود هستند.
بحث اتاق فکرها و لزوم تشکیل این اتاق ها و ضمانت اجرایی آن ها همواره مورد توجه مجامع فرهنگی ؛ هنری ؛ اقتصادی و سیاسی بوده است.
اصولا اتاق فکر محلی است برای هم فکری و آراستن اندیشه ها به مولفه خرد جمعی.اگر اتاق فکر ؛ با رعایت اصول اولیه و پایبندی بر اصل تعقل گروهی که هدف آن هم می باشد شکل گیرد قطعا نتایج مثبتی عاید جامعه هدف قرار می گیرد و بالعکس اگر در انتخاب اعضای اتاق فکر ؛ باری به هر جهت وار عمل نماییم و صرفا خالی نماندن صندلی ها و صرف شدن چای و شربت و میوه ملاک قرار گیرد ؛ فقط وقت خود را تلف نموده ایم.
تهاجم فرهنگی عبارت است از تلاش برنامه ریزی شده و سازمان یافته تمام یا بخشی از یک یا چند گروه اجتماعی ـفرهنگی یا ملت یا جامعه یا تمدن و یا دولت، برای تحمیل مبانی و اصول اجتماعی، باورها، ارزشها، اخلاقیات ورفتارهای مورد نظر خویش بر سایر گروهها و جوامع و ارائه اطلاعات انبوه به ملتها منجر به تأمین سیاسی واقتصادی و… کشورهایی بشود که از این حربه استفاده میکنند.
مهدی پرویش از آن هنرمندان صاحب سبک در آبادان است که دلبستگی ها و اعتقاداتش را فدای فستیوال های رنگ آمیزی شده نمی کند. او جوان خوش فکر و صاحب قلم و اندیشه ای است که گویی نذر کرده هر سال دو بار هنرش را به مردم آبادان ارائه کند. او در ماه محرم خوش می درخشد و با برپایی خیمه های دشت کربلا و اجرای تعزیه ای متفاوت و پیشرو ؛ هزاران تماشاگر آبادانی را در بلوار مرحوم دهداری محو هنر خود و گروهش می کند. او همه ساله در سالگرد فاجعه آدم کشی سینما رکس آبادان باز هم هنرنمایی می کند تا دین خود به مردم را اداکرده باشد و البته ؛ کاستی های برنامه ریزان فرهنگی شهر را پوشش دهد.
بی پیرایه بگوییم اگر امثال مهدی پرویش نبودند که در ایامی که شهر تشنه ی توجه مسوولان سیاسی و فرهنگی به آنان است نبودند ؛ کدام نهاد فرهنگی آستین همت بالا میزد و پاسخگو بود؟
مسوولان شهر آبادان را به این مهم فرا می خوانیم که اهتمام نداشتن به نیازهای فرهنگی شهر ؛ معضلی جدی و غیر قابل اغماض است و بر شماست که اولا ساحت هنر و فرهنگ را گرامی بدارید و دوم آن که از مجریان فعالیت های فرهنگی شهر حمایت مالی نمایید.
پایگاه خبری و اندیشه اروندپرس در ادامه رسالت خویش در جهت معرفی و حمایت از هنرمندان آبادان و خرمشهر ؛ گفتگویی با مهدی پرویش ؛ هنرمند عرصه تاتر و کارگردان نمایش “با من فریاد بزن ” ویژه سالروز فاجعه سینمارکس آبادان صورت داده است که در زیر ملاحظه می فرمایید: