سیر تا پیاز نیروگاه سیکل ترکیبی آبادان
arvandpress : نیروگاه سیکل ترکیبی آبادان، یکی از نیروگاههای کشور با ظرفیت تولید ۸۱۵ مگاوات است که شامل ۴ واحد گازی ۱۲۳٫۴ مگاواتی مدل FREM 9000 251-2 ساخت توگا و ۲ واحد بخار ۱۶۰ مگاواتی در زمینی به مساحت ۱۰۰ هکتار است. سوخت اصلی نیروگاه آبادان گاز طبیعی و سوخت جایگزین آن نفت گاز (گازوئیل) است.
در ابتدا این نیروگاه، از نوع گازی بود و لذا به نیروگاه گازی آبادان نیز شناخته میشد. بخش گاز این نیروگاه در سال ۱۳۸۲ به بهرهبرداری کامل رسید و عملیات اجراییِ تبدیل نیروگاه به سیکل ترکیبی، از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱ زیر نظر سازمان توسعه برق ایران صورت گرفت و در شهریور ۱۳۹۲ واحد اول بخار نیروگاه به شبکه سراسری وصل شد و واحد دوم بخار این نیروگاه در زمستان ۱۳۹۲ به بهرهبرداری رسید.
در مهر ۱۳۸۸، شورای اقتصاد برای طرح توسعه نیروگاه سیکل ترکیبی آبادان با استفاده از تسهیلات مالی بانک توسعه اسلامی موافقت کرد.در حال حاضر این شرکت با داشتن حدود ۲۰۰ نفر پرسنل رسمی، قراردادی و پیمانکار؛ کار بهرهبرداری، نگهداری و تعمیرات این نیروگاه را بر عهده دارد. نیروگاه سیکل ترکیبی منطقه، شبکه جنوب غربی کشور را زیر پوشش داشته و اگر از آبادان به سمت شیراز حرکت کنید با هیچ نیروگاهی به این وسعت مواجه نمیشوید.
اهداف ساخت نیروگاه برق آبادان
از اهداف ساخت این نیروگاه میتوان به مواردی مانند پایداری شبکه ۲۳۰ کیلو ولت در جنوب غرب خوزستان، پاسخ به نیاز روز افزون نرخ رشد مصرف ناشی از گسترش صنایع در منطقه، توسعه کشاورزی، مصارف عمومی و خانگی، ایجاد انگیزه لازم برای افزایش سرمایهگذاری در آبادان، سیستمدهی، تولید کیفی و پایدار اشاره کرد.
همچنین این شرکت با استفاده از نیروهای متخصص و کارآمد موفقیتهای فراوانی را به دست آورده است. از جمله این موفقیتها میتوان به کوتاهترین زمان کسب گواهینامه “IMS “در صنعت کشور( هشت ماه)، کسب رتبه اول کاهش خروج اضطراری نیروگاههای گازی کشور در سال ۸۶ و کسب رتبه نخست آمادگی تولید نیروگاههای گازی کشور در تابستان ۸۷ اشاره کرد.
فروش داراییهای عمومی مردم آبادان برای پرداخت بدهیهای دولت
در چند سال آخر دولت نهم و اجرای قانون اصل ۴۴ در راستای واگذاری بخشهای دولتی به بخش خصوصی، تعدادی از نیروگاههای کشور به این بخش و البته افراد غیرمتخصص واگذار شد و آسیبهای فراوانی را به یکی از مهمترین زیر ساختهای کشور وارد کرد. نیروگاه برق آبادان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و شامل اصل ۴۴ شده است.
فروش تاسیسات ملی برای رد دیون دولت و واگذاری آنها به بخش خصوصی، مورد مقاومت تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در دولت قبلی قرار گرفت. بعد از حضور دولت تدبیر و امید در کشور وزیر نیرو ؛ سخنانی را مبنی بر جلوگیری از فروش نیروگاهها و برگشت نیروگاههای فروخته شده به دولت در جلسه گرفتن رای اعتماد در مجلس بیان کرده و بارقههای امیدی را در دل کارکنان نیروگاه برقی و مردم آبادان به وجود آورد. اما تا به امروز راه حلی اساسی برای این حراج بیتالمال اندیشیده نشده است.
نامههای بیجواب
فروش نیروگاه آبادان( از معدود تاسیسات ساخته شده در این منطقه جنگزده پس از پایان جنگ) به جای بدهیهای دولت، در حالی به گوش رسید که این برنامه هم اکنون به مرحله عملیاتی آن رسیده و نام نیروگاه آبادان در لیست فروش” فرابورس” کشور قرار گرفته است.
این در حالی است که کارکنان این نیروگاه در نخستین اقدام برای جلوگیری از تضییع حقوق حقه مردم آبادان، نامه سرگشادهای را به مدیرعامل شرکت توانیر دولت پیشین ارسال کرده و رونوشت این نامه را برای رئیس جمهور پیشین، رئیس مجلس شورای اسلامی، نمایندگان مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی، استاندار، فرماندار، مدیر عامل شرکت برق منطقهی خوزستان و مدیرعامل شرکت مدیریت تولید برق جنوب غربی کشور در دولت پیشین ارسال کرده و اکثر کارکنان این تومار را امضا و خواسته خود را مبنی بر عدم واگذاری به بخش خصوصی، اعلام کردند.
مخالفان فروش نیروگاه سیکل ترکیبی آبادان چه می گویند؟
مخالفان فروش نیروگاه سیکل ترکیبی آبادان معتقدند: دلایل محکم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فنی وجود دارد که سپردن این نیروگاه به بخش خصوصی را به اشتباهی برگشتناپذیر تبدیل میکند.
بنابر شنیدهها؛ فروش نیروگاه سیکل ترکیبی آبادان به منظور پرداخت بدهیهای دولت به سازمان شهرداریها و دهیاریها در حال انجام است و در ظاهر فشار سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور در گرفتن طلبهای خود به خواستههای ملی و منطقهی مردم مظلوم و درد کشیدهی آبادان غلبه کرده و این نیروگاه در لیست “فرابورس” کشور قرارگرفته است. این درحالی است که یک پرسش ذهن مخالفان این اقدام را به خود معطوف کرده است. ” نیروگاه طرشت” ؛ این نیروگاه با بیش از پنجاه سال سابقه تاسیس، در حال حاضر به یکی از نیروگاههای مستهلک کشور تبدیل شده است. واحدهای نیروگاه “طرشت” بیشتر به صورت سمبلیک فعالیت کرده و در اصل به یک مکان تفریحی، ورزشی برای خانوادههای وزارت نیرو تبدیل شده است. این نیروگاه در دل خود امکاناتی مانند سونا، جکوزی، باشگاه اسب سواری و تنیس، اسکیت، تالارهای پذیرایی و استخرهای زمستانی را جای داده است. و پرسش اینکه : چرا نیروگاه طرشت (آلستوم سابق) با سابقه پنجاه ساله به سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور واگذار نمیشود؟ چرا مدیران وزارت نیرو حاضر نیستند از تفریحهای خود گذشته و با فروش نیروگاه آبادان، میخواهند طعم تلخ بیکاری و عدم امنیت شغلی را به جوانان آبادانی وخرمشهری بچشانند و تهرانیهای پایتختنشین در نیروگاه مستهلک “طرشت” به تفریح و تفرج بپردازند؟ فروش نیروگاه ۱۷ هکتاری”طرشت” مبلغ هنگفتی معادل ۱۲ بیلیون تومان را به خزانه دولت واریز کرده که این مبالغ میتواند در رد دیون دولت بسیار کارساز باشد.
همچنین لازم به ذکر است؛ شرکت توانیر وزارت نیرو در سطح تهران هزاران هکتار ملک اداری و تفریحی داشته که فروش یکی از این املاک میتواند؛ دولت را از فروش نیروگاه کوچک اما موثری در استان محروم خوزستان و به خصوص آبادان مظلوم منصرف کند.
با برشمردن دلایل مختلف اجتماعی، فنی و اقتصادی در عدم واگذاری نیروگاه برق آبادان به بخش خصوصی میتوان اذعان داشت نخستین تبعات این واگذاری به صورت بیکاری تعداد زیادی از نیروهای بومی آبادان و خرمشهر که در حال حاضر در این نیروگاه مشغول به کار هستند، خود را نشان میدهد. چه تضمینی وجود دارد پیمانکار بخش خصوصی از نیروهای پیمانی و قراردادی فعلی استفاده کند؟ تکلیف جوانانی که بیش از ده سال از عمر خود را در این نیروگاه گذراندهاند چه میشود؟ خانوادههای آنان چه سرانجامی خواهند داشت؟
برای مثال نیروگاه دماوند از جمله تجربههای تلخ در این زمینه می باشد که در حال حاضر به مرز متلاشی شدن، نزدیک شده است. نیروگاه برقی زرگان در اهواز نیز تجربه دیگری است که بعد از خصوصیسازی؛ بیش از ۸۰ نفر از پرسنل قراردادی خود را اخراج کرد.
نیروگاه آبادان، از جمله نیروگاههای تازه تاسیس است که ۱۲ سال از زمان ساخت آن نگذشته و طرح توسعه آن هنوز کامل نشده است. چه اصراری وجود دارد که این نیروگاه تازه بنیاد در حالی واگذار شود که همه واحدهای آن سوددهی بالایی برای شهر آبادان و مردم این منطقه دارند؟
آبادان در یک منطقه مرزی و استراتژیک واقع شده است که این نیروگاه میتواند به عنوان یکی از مزایای اصلی اقتصادی برای این شهرستان محسوب شود. از طرفی این تاسیسات به عنوان حلقه تکمیل کننده شبکه برق سراسری در منطقه عمل میکنند. فلسفه تاسیس نیروگاه گازی آبادان؛ تنظیم شبکه و تکمیل نواقص بوده است. بنابراین همزمان وظیفه تکمیل و تنظیم را برعهده داشته و از جمله معدود نیروگاههای کشور است که در زمان وقوع حادثه و یا خروج تمام نیروگاهها از مدار و در اصطلاح فنی (بک اوت)، به صورت سرعتی میتواند، بخش مهمی از برق کشور را تنظیم کند. این موارد در کنار مسائل اقتصادی و سیاسی بیشتر موضوع واگذاری به بخش خصوصی را زیر سوال میبرد.
سوختن وسایل برقی در آبادان و خرمشهر قبل از سالهای ۸۰ و تاسیس این نیروگاه، بسیار زیاد بود و شهروندان شکایتهای فراوانی را در این خصوص مطرح میکردند. بعد از ساخت نیروگاه گازی آبادان این نوسانات و خاموشیهای برق کاهش داشته است. در کل کشور نیروگاههای برقی دو وظیفه عمده را بر عهده دارند؛ تولید و پایداری ولتاژ. این دو وظیفه بین بیش از ۷۰ نیروگاه برقی کشور تقسیم شده و هر نیروگاهی یکی از دو وظیفه فوق را به انجام میرساند. نیروگاه آبادان، از معدود نیروگاههایی در سراسر کشور است که هر دو وظیفه را به صورت همزمان به انجام میرساند. در اصطلاح کمبود تولید را جبران کرده و از طرفی در پایداری ولتاژ وارد عمل میشود.
ضمن آن که در کشور دو شبکه انتقال وجود دارد؛ شبکه ۲۳۰ و ۴۰۰ کیلو ولت. تمام نیروگاهها چه در زمینه کمبود تولید و چه برای کنترل ولتاژ، بر روی یکی از دو شبکه ۲۳۰ یا ۴۰۰ کیلو ولت ریخته میشوند. در صورتی که نیروگاه آبادان در این زمینه نیز از هر دو شبکه استفاده میکند. این دو موضوع برای نیروگاه گازی آبادان یک مزیت استراتژیک محسوب میشود. از طرفی شهرستان آبادان در جوار مرز و کشور بحران زدهای مانند عراق واقع شده است. در حال حاضر به سبب ویژگیهای منحصر به فردی که در بالا ذکر شد، شبکه برقی آبادان؛ به جزء ۱۰ روز اول مرداد ماه با افت فشار روبرو نمیشود.اضافه این تولید میتواند در فصولی مانند پاییز و زمستان به کشور عراق صادر شده و سود این صادرات نصیب کشور شود. همه تولید عراق در زمینه برق پنج هزار مگاوات است. این میزان نیاز کشور عراق را هر چه بیشتر آشکار میکند.
هر نیروگاهی نیاز به خط تغذیه برای تولید دارد. این خط از طریق گاز یا گازوئیل تامین میشود. گاز به طور معمول از طریق لولهکشی در جوار نیروگاهها تامین میشود. به سبب این که نیروگاهها در ۲۴ ساعت شبانهروز باید به گاز دسترسی داشته باشند؛ برای اینکه دچار خاموشی موقت یا طولانی نشوند از خطوط گازوئیلی نیز به صورت همزمان استفاده میکنند. در همه کشور ۹ نیروگاه وجود دارد که خط گازوئیل از کنار آنها رد میشود. این مزیت سبب میشود؛ برای تامین گازوئیل به یک ناوگان عظیم ماشینی با خودروهای سنگین حمل و نقل و صرف هزینههای هنگفت احتیاج نداشته باشند. به سبب گذشتن خط گازوئیل صاداراتی پالایشگاه آبادان از کنار نیروگاه گازی منطقه، این مزیت اقتصادی نیز به نکات مثبت بالا اضافه میشود. هرگاه نیروگاه آبادان به گازوئیل احتیاج داشته باشد در یک هماهنگی با پالایشگاه شهرستان، بارگیری انجام شده و مخازن را از گازوئیل صادراتی که به طرف ماهشهر میرود، پُر میکنند.
نیروهای متخصص و زبده هر شهر در صنایعی مانند پالایشگاه پتروشیمی، نیروگاهی و برخی دیگر از صنایع مادر پراکنده هستند. در این میان متخصصترین افراد در صنایع نیروگاهی فعال هستند. این نیرو ها به سبب لزوم آشنایی با علم روز دنیا و شرکت در کنفرانسهای بینالمللی با تکنولوژیهای جهانی آشنا بوده و دولت برای این افراد هزینههای زیادی را صرف کرده است. در حال حاضر بیش از ۱۰۰ نیروی متخصص که از فرزندان این شهر هستند در نیروگاه آبادان مشغول به فعالیت بوده که از سرمایههای انسانی شهرستان محسوب میشوند. مقالات این نیروها در سطح ملی پذیرفته شده و در همایشهایی مانند سمینار ارتعاشات دانشگاه شریف به عنوان داور انتخاب شدهاند. با واگذاری نیروگاه سیکل ترکیبی آبادان به بخش خصوصی به طور حتم، این سرمایههای انسانی که به نان شب محتاج نیستند؛ به دنبال کسب مزایای برتر به فروش رفته و ما بار دیگر شاهد فرار مغزها میشویم. باید در کنار فرار مغزها، از فرار ژنها هم یاد شود. فراری که تا کنون در منطقه جدی تلقی نشده است. این افراد بعد از مهاجرت فرزندان و خانوادههای خود را از کشور و شهرستان خارج کرده و شکوفایی آبادان را با افت روبرو میکنند. فرزندان این کارکنان میتوانند در مدرسه محور علمی و درسی بوده و هم کلاسیهای خود را در راه علم اندوزی تشویق کنند.
نیروگاه گازی آبادان آخرین نیروگاهی بود که با شرکت زیمنس آلمان؛ قرارداد بسته و دو واحد بخار از این شرکت خریداری کرده است. در حال حاضر هر نیروگاهی که بخواهد این واحد را راهاندازی کند باید با کشور چین قرارداد بسته و مشکلات زیادی را متحمل شود. بنابراین از این نظر نیز بخش خصوصی با سوددهی روبرو است.
این گزارش، با وجود تلخی ممکن است با زدن تلنگر به مسئولان شهری و کشوری بتواند راه حلی مناسبی را پیش روی مردم و کارکنان نیروگاه آبادان قرار دهد. مسئولان باید متوجه باشند؛ همیشه نمیتوان به موسسات و شرکتها به عنوان یک بنگاه اقتصادی نگاه کرد. توجه به خواستهها و نیازهای شهروندان و کارکنان نیز باید توسط دولتمردان و مدیران به عنوان خادمان ملت مورد بررسی قرار بگیرد. پس چرا با یک تصمیم عجولانه و نامناسب شهروندان را به خطر انداخته و ثروتهای ملی را مورد هجوم قرار دهیم؟
اینک نام دو شرکت فعال در حوزه تولید انرژی کشور به عنوان خریداران نیروگاه آبادان شنیده می شود. یکی از آنها شرکت ری نیرو است که از سال ۱۳۸۳ تاسیس شده است.
همچنین از شرکت تولید انرژی صبا به عنوان دیگر مالک جدید نیروگاه آبادان نام برده می شود. صبا تا چند سال پیش در مالکیت شرکت توانیر بود که در لیست واگذاری قرار گرفت.
- ۹۴/۰۴/۲۲