سخنی با کمیسیون فرهنگی شورای شهر آبادان
اگر کمیته فرهنگ شهروندی در اصفهان و یا قزوین در حال اجراست بدان خاطر است که این شهرها دارای فرهنگسرا می باشند. شهرداری آبادان اگر می خواهد برای مردم فضاهای آموزشی متمرکز برگزار کند اولا نیازمند داشتن فرهنگسراست و فرهنگسرا نیز دارای چارت تشکیلاتی است و مدیر و مربی و بودجه می خواهد.
سرهنگ عبدالرضا قاسمی زاده را سال هاست که می شناسیم. مردی آرام ؛ با وقار و پرحوصله. از روزی که بعنوان نماینده مردم به شورای شهر راه یافت خوشحال شدیم. چرا که شورا جای کسانی است که زمینه ی وقف نمودن خود برای مردم و خدمت رسانی بی منت برای آنان را در خود داشته باشد.
گرچه شورای چهارم آبادان رنگارنگی از عقاید و سلیقه هاست ولی این امید را داشتیم که این رنگین کمان ؛ زیبایی را با خود به همراه خواهد داشت.امیدی که البته نه کامل اما تا حدود زیادی تبدیل به یاس شد.
اعضای شورای شهر آبادان همچون دیگر تشکلات و تشکیلات تیمی شهر هنوز نتوانسته اند به منیت خود غالب بشوند. این شورا هنوز یاد نگرفته که کار تیمی چه معنا و مفهومی و در نهایت چه طعم گوارایی دارد. شاید ریشه ی این تکروی ها را باید در فضای نه چندان همدل بین گروه های همگن شهری نظیر مسوولان ؛ مدیران و حتا نمایندگان نسبت به یکدیگر دانست.
موضوع خطاب قراردادن تک تک اعضای محترم شورا را به بعد از انتخاب سرپرست شهرداری که احتمالا تا آخر همین هفته رقم خواهد خورد واگذار می کنیم ولی روی سخن خود را مایل به شخص سرهنگ عبدالرضا قاسمی زاده رییس کمیته فرهنگی شورای اسلامی آبادان می گردانیم.
جناب قاسمی زاده ! لابد مستحضرید که برای اخذ هر تصمیم نیازمند شور و مشورت می باشیم و اگر اظهارات امروز شما مبنی بر راه اندازی “کمیته فرهنگ شهروندی” خروجی نشست های مشورتی ـ تخصصی بوده است که هیچ ولی اگر نتیجه ی دید و بازدیدتان از شهرهای دیگر و کپی برداری از آنان بوده لازم است در تصمیم خود تجدید نظر کنید چرا که شرایط و ویژگی های حاکم در هر منطقه جغرافیایی و ایضا زمانی با یکدیگر تفاوت های آشکار و قابل ملاحظه دارد.
برادر عزیز! متاسفانه باید گفت که در آبادان کار های گروهی جز در دوران دفاع مقدس که شما نیز به خوبی بدان ها اشاره نموده بودید همواره با اما و اگرها و چالش هایی جدی روبرو بوده و هست. برای مثال توجه حضرتعالی را به عملکرد شورای فرهنگ عمومی به ریاست امام جمعه محترم و نیز نوید تشکیل ” شورای فرهنگی اجتماعی ” که بنا به بخشنامه ی استانداری در خرداد سال گذشته جلسه ای توسط معاون محترم سیاسی اجتماعی وقت فرمانداری آبادان جناب آقای مولوی تشکیل شد جلب می نماییم. همان گونه که لابد مستحضرید هیچکدام از عناوین نام برده شده تا به امروز نتوانسته اند تصمیمات کلان و در خور توجهی برای فرهنگ و اهالی فرهنگ و نیز مخاطبان محصولات فرهنگی در آبادان اتخاذ نمایند.
آقای قاسمی زاده ! کار فرهنگی نیازمند ساز و کار و زیر ساخت های لازم است و اگر قرار باشد شورای شهر در این وادی وارد بشود ابتدا می بایست سخت افزار خود را معرفی کند. البته جنابعالی از کانون های مساجد بعنوان سخت افزار نام برده اید که باید اذعان داشت این مکان ها پیش از این توسط دوستان بسییج و در قالب طرح های اوقات فراغت و دیگر برنامه ها طراحی و برنامه ریزی شده است ضمن آن که اجرای هر برنامه نیازمند تعریف اعتباری خاص می باشد که خدا کند این یکی را قبلا در شورا مطرح و مصوب نموده باشید.
جناب قاسمی زاده ؛ اگر کمیته فرهنگ شهروندی در اصفهان و یا قزوین در حال اجراست بدان خاطر است که این شهرها دارای فرهنگسرا می باشند. شهرداری آبادان اگر می خواهد برای مردم فضاهای آموزشی متمرکز برگزار کند اولا نیازمند داشتن فرهنگسراست و فرهنگسرا نیز دارای چارت تشکیلاتی است و مدیر و مربی و بودجه می خواهد.
باور کنیم که فضای امروزه ما با آن چه که در دهه شصت بود کلا فرق کرده و نمی توان انتظار داشت نوجوان ۱۳ ساله در کنار پیرمرد ۷۰ ساله در یک مکان کوچک نظیر سنگر به خوبی روزگار بگذرانند!
ما از کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی آبادان می خواهیم که بجای ارائه طرح های جزیره ای و غیر قابل اجرا ؛ حضور موثر خود در تشکیلات فرهنگی شهر را تقویت نماید. نشست هایی که معمولا بخاطر به حد نصاب نرسیدن از رسمیت می افتند.
شوربختانه آبادان ما فاقد برنامه مدون و تقویم اجرایی فرهنگی در طول سال می باشد . توجه آقای قاسمی زاده و همکارانش در کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی آبادان را به این نکته مهم جلب می کنیم که همین بی برنامگی موجب شده است عده ای نعره ی قیمومیت جامعه را سر بدهند و با استفاده از رانت قدرت خویش و نفوذ پرپیمانه شان چنان کنند که موجبات نارضایتی هنرمندان خاصه موسیقی را فراهم نمایند در حالی که با یک هم نشینی دوستانه و خردمندانه می تواند ناخالصی های دغدغه زا را از دل برنامه های موسیقی نظیر کنسرت ها خارج نموده تا از این طریق قوانین لازم الاجرای حاکمیتی نیز تمام و کمال رعایت بشود.
جناب قاسمی زاده عزیز ! شما در گفتارتان فرموده بودید که کمیته فرهنگ شهروندی در آبادان با محوریت «مساجد» فعالیت خواهد داشت چرا که با صرف کمترین هزینه و امکانات و با بهره‌مندی از انگیزه‌های بسیار خوب جوانان می توان بیشترین بهره‌وری را داشت. به شما و دیگر اعضای این کمیسیون در شورای شهر پیشنهاد می کنیم که بجای عملیاتی کردن این فکر که نیازمند کار کارشناسی ؛ نیروی متخصص متعهد و نیز هزینه های بسیار است با کمک کردن به کانون های آموزش و پرورش و مشارکت با آنان علاوه بر حمایت از آن فعالیت ها ؛ کلاس ها و آموزش های مد نظر خود را نیز به دوستان آموزش و پرورشی ابلاغ نمایید تا به اهداف ویژه ی شهروندی نیز برسید.
رییس محترم کمیسیون فرهنگی شورا ! جهت اطلاعتان عرض نماییم که در فرهنگسراها هر از چند مدتی با دعوت از سخنرانان تاثیرگذار در رشته های مختلف سعی در ارتقای سطح کیفی زندگی از آموزش خانواده گرفته تا صرفه جویی و از این دست می شود. اتفاقی که در آبادان مغفول مانده است. خوشحال شدیم که در گفتگوی امروزتان از ظرفیت مغفول مانده ی هنرمندان بومی یاد کرده بودید ولی این نکته را نباید از یاد ببرید که هنرمندان بومی پیش از آن که نیازمند حضور در برنامه های تعریف شده ی شورا باشند نیازمند حمایت هستند. در همین رابطه می توانید به شکل شفاف از میزان کمک های مالی کمیسیون فرهنگی شورای شهر آبادان که شما رییس آن هستید به گروه های تاتر اعزامی به جشنواره استانی و بین المللی تاتر فجر بفرمایید و گزارش آماری بدهید.
برادر گرامی ! گاهی لازم است بجای طراحی نام ها و نشان ها ؛ عمل نمود و زیاد بدنیال این نبود که دیگر شهرها چه کرده اند بلکه ارزنده و شایسته آن است که با توجه به مقتضیات فرهنگی خویش ؛ نیروی انسانی و باورهای موجود در شهر خودمان ؛ از نبوغ خفته ی جوانان و اندیشمندان و هنرمندان بومی چنان عمل نمود که بوی افتخار دهد نه تقلید محض.
پایگاه خبری ـ تحلیلی آبادانی ها
