گفتگویی انتخاباتی با علی پارسا
اگر مصمم وبا شناخت در این انتخابات شرکت کنیم به علت کثرت نفرات ؛ فضا برای دلال ها تنگ شده و به حاشیه خواهند رفت.
با همه ی امیدواری به انتخابات ولی نگران بود. می گفت شاکله کار و مجریان سالم هستند اما از مدت ها پیش کارهایی در شرف انجام است که محتمل است زر و تزویر کار خود را بکند! این که همت بعضی از رای دهندگان ضعیف یا متفرق باشد و خدای ناکرده کسانی با تکیه بر اسپانسرهای مالی به مجلس نفوذ و راه یابند .
علی پارسا با احساس و دوستانه صحبت می کرد ؛ او می گفت اینجا آبادان است ؛شهری که باید جغرافیای حدود و ثغور آن با جغرافیای انسانی اش ؛ تبرک خاک و شرایط زمانی زیبا رقم بخورد ؛ خیلی چیزها ازجمله زیر ساخت ها برای آبادانی منطقه وجود دارد که باید همه با هم دیده شود و ای کاش مردم در انتخابات ؛ جدی ؛ هوشیار و با تصمیم عقلایی شرکت کنند . ای کاش سه نماینده ای که برگزیده خواهند شد با هم صمیمی و متحد به آبادی و رونق شهر ؛ و البته عزت کشور بیندیشند.
علی پارسا می گفت برای شهر ما که شهره تفکر و مقاومت و شهادت است نیازمند نمایندگانی است که در کمیسیون های تخصصی سرآمد ؛ در گفتارهای کارشناسی شاخص ؛ و در همایش ها و بزرگداشت و یادواره شهدا بعنوان سخنران فرهنگی حاضر باشند.
پارسا معتقد است که نماینده مردم آبادان باید تحولات جهانی را رصد کرده و مسلح به قدرت تجزیه و تحلیل باشد و تا جایی فعالیت نماید که جاذب اعتبار و هدایت آن به سمت و سوی ساخت و ساز در آبادان گردد.
پارسا می گفت ای کاش همشهریان ما به جهت کرامتشان مورد احترام باشند نه اهمیت رای آن ها ! یعنی با موکل ؛ابزاری برخورد نشود و در هنگام رای عزیز و بعد از آن غریب!
صحبت های رگباری علی پارسا جای درنگ نگذاشت و دکمه ضبط صدا را زدم تا گفتار با همین حس منتقل بشود. او که در هیچ رای گیری بی تفاوت نبوده قویا معتقد بود باید حضوری پرشور داشته باشیم. این گونه حضورها که دارای روح دینی است به عنوان فریضه محسوب می شود و ما با استقامت و پاسداری از اصول مبانی انقلاب در این عصر بیداری که شروعش با سبک و سیاق ۳۳ سال پیش خودمان است در نمایش و تقابل های قدرت ها با نشاط تر از هر زمان در صحنه باشیم.
علی می گفت درست است که هر کسی که انتخاب شد نماینده همه مردم است اما ای کاش آرزوی دیرینه ای که هر سه نماینده بصورت یک انرژی مثبت ؛ همراه و همساز می باشند در این دوره عملی شود تا موفقیت های حاصله به مردم امید بخشد.
علی پارسا را بعنوان راوی آگاه از اوضاع گذشته و حال آبادان می شناسم ؛ بی تردید او هم از آرایش های فکری موجود در آبادان راضی نیست و گلایه های بسیار دارد.او می گوید متاسفانه متفرق شدن سرمایه های کارساز ؛ خودزنی ها ی بعضی از دلسوزان با خدمات مفید در دوران سخت ؛ دامنه پراکندگی و تفرق را بیشتر کرده که ای کاش این درد مزمن در این دوره برطرف شود. ( و من مهرداد معماری می دانم که آرزوی محالی است لااقل در این دوره!).
پارسا نفتی است . از بچه های پالایشگاه است. ضایعات وارده را در خانواده نفت بیان می کند و می گوید چگونه باور کنیم در خانواده بزرگ نفت متشکل از پالایشگاه ؛ خطوط لوله ؛ پخش ؛ بهداری و بهداشت ؛ گاز؛ با همه سابقه درخشان در دوران اعتصابات زمان انقلاب ؛ دفاع مقدس ؛ و دارا بودن جایگاه مهم در اقتصاد کشور از گسیل یک نماینده به مجلس عاجز و یا غافل باشند. به لطف خدا با بودن این همه دکتر ؛ متخصص ؛ مهندس و کارشناس متعهد ؛ تخصص هایی که در بعضی از کمیسیون ها واقعا جایشان خالی است ؛ چرا نباید نقش آفرین باشند؟ جمعیتی که حتی می تواند سه نماینده را راهی مجلس کنند ! هر چند در شرایط فعلی هم می توان از بین حاضرین افراد اصلحی انتخاب کرد .
علی معتقد است عزیزانی که اهل مطالعه و کاوشگر هستند به راحتی می توانند کاندیدای مورد نظر خود را برگزیده و رای دهند. پارسا مجموعه ی نفت را آگاه تر از این می داند که احیانا رای سفید بدهند چرا که رای سفید آینده تیره ای را رقم می زند که تجارت کنندگان خرید و فروش آراء به صندوق واریز می کند.
او در ادامه با طرح سووالی می گوید چرا گذاشته ایم که پدیده ی شوم دلالیزم در این کار مقدس هم نفوذ کند. خدا ببخشد کسانی را که به آن ها میدان میدهند تا با خرید و فروش رای حقی را ضایع و شایسته ای را خانه نشین و حریصی را به مجلس بفرستند . حق الناسی که خداوند هیچگاه نخواهد بخشید. او آرزو می کند روزی فرا برسد که عاملان این پدیده ی شوم را همانند اختلاس گران چند هزار میلیاردی پای میز محاکمه زبان به اعتراف بگشایند.
پارسا معتقد است اگر مصمم وبا شناخت در این انتخابات شرکت کنیم به علت کثرت نفرات ؛ فضا برای دلال ها تنگ شده و به حاشیه خواهند رفت.در مورد مرزبندی نیز میگفت: مرزبندی و تحریک اقوام و تفکیک و یا تفرقه کار کسانی است که دنبال منافع شخصی هستند وگرنه جهت گیری جهان امروز در بیداری اسلامی که افراد و بزرگان آن برای همه ما آشنا و مورد احترام هستند این دسیسه انگلیسی را منسوخ کرده است. فرقی نمی کند هر قومی که هستیم اگر افراط ورزیم قابل پذیرش نیست ما با تکیه بر آیات قرآنی وبه گواه شهیدان بزرگوار همین شهر و نوشتار روی سنگ مزار از هر طایفه ای هستند که برای ما عزت خلق کردند بنابراین انتخاب شایسته مهم است نه نسبیت و قومیت.
انتظارات ما از کاندیداها ونمایندگان کار شاقی نیست که عملی نباشد ؛ یعنی در بخش مقدماتی و تبلیغاتی از روش های سالم و خدا پسندانه بهره گیری کنند ؛ حرص از رفتن به مجلس را به حرارت خدمت تبدیل کنند. اگر این تکلیف را که بالاخره همه می گویند فرضی است به حضور مشتاقانه و عبادی تعبیر نمایند. اگر موفق به حضور شدند که با همه مسوولیت سنگین آینده شاکر باشند و اگر نرفتند شکر گزار ؛ چرا که سرزمین خداوند همه جای آن میدان و عرصه ی خدمت است.کیست که نداند در شهر چه خبر است. نمایندگان ؛ جلسات ماهیانه ؛ هفتگی ؛ تلویزیونی و اطلاع رسانی را در جهت احترام به موکلین خود بیشتر کنند . اتفاقی که در این سال ها به ندرت افتاده!شهر نیازمند ارتباط صادقانه نمایندگان با مردم است.پالایشگاه دوم ؛ بناهای سی سال مانده و … تلاشی مضاعف را می طلبد.
حرفها تمامی ندارد چرا که زندگی به هر حال جاریست .مبادا در کنار خوبی ها ؛ بدی های ظهوریافته بیشتر و بیشتر بشوند.همت و اتحاد جمعی نیاز است که کارهای انجام نشده و یا پنهان در پس پرده ی خودخواهی ها و تکروی های مخرب به سامان برسند. مایه خوشبختی است که هفته نامه آوای خوزستان طی ماه گذشته با رویکردی هدفمند و روشنگرانه ودر جهت تنویر افکار عمومی با زدن تیترهایی بی پرده و تاثیرگزار ؛ مطالب خوب و هشدارهایی جدی در باره انتخابات منتشر کرده است. امیدوارم وجدان های بیدار به خواب مقطعی نروند!
اختصاص هزینه های شگفت آور برای حضور در مجلس ؛ اخبار یک سال گذشته برای زدن پایگاه یارگیری ؛ وعده ها و وعیدها از مدت ها قبل شنیده و دیده شده است. خدا کند لباس حق بر باطل پوشانده نگردد. خدا کند از تنوع سلیقه ها و انتخاب فرد مورد نظر ؛ شایسته ای به دلیل نداشتن اسپانسر از رقابت باز نماند. خدا کند دانش آموز در این که علم بهتر است یا ثروت در تردید نباشد!
