ریزگردها وپارادوکس ابتکاربد،ابتکارخوب!
هنوز بیست دقیقه از آغاز جلسه نگذشته بود که ناگهان مدیرعامل مناطق نفت خیز جنوب را مشاهده کردم که آرام در حال ترک جلسه است.
در جلسه ملی مقابله با ریزگردها که بهمن ماه۹۳ با حضور خانم ابتکار و معاونین چهار وزارتخانه در اهواز برگزار گردید. بنده نیز حضور داشتم اما نه به دعوت مدیران استان بلکه کسی شخصا مرا دعوت کرد که اتفاقا تندترین و نیش دار ترین انتقادات را چه آشکارا وچه در پیامهای خصوصی متوجه ایشان کرده و در هر رسانه مجازی که صفحه اختصاصی دارند روزانه به بحث وجدل پرداخته بودم.
شاید تعجب کنید ولی بهرحال واقعیتی است بله دعوت کننده کسی نبود جز خانم دکتر ابتکار!
با تمام انتقاداتی که به عملکرد ایشان داشته و دارم اما این حرکت ایشان بویژه وقتی دلیلش را نیز فهمیدم بسیار منطقی وهوشیارانه یافتم و نشانه ایی از ظرفیت بالای علمی،اعتمادبنفس واحترام وشناخت خوب وی نسبت به رسانه وافکارعمومی بود.
شاید اگر کس دیگری بود…؟
اما قصد از اشاره به حضورم در این جلسه بسیار مهم و آنهم در شرایط بحرانی آن روزها
یادآوری نکته ایی است که
در آن جلسه اتفاق افتاد و باعث شد در همان لحظه نیز از حل مشکل ریزگردها حداقل برای زمانی کوتاه بکلی نا امید گردم.
هنوز بیست دقیقه از آغاز جلسه نگذشته بود که ناگهان مدیرعامل مناطق نفت خیز جنوب را مشاهده کردم که آرام در حال ترک جلسه است. شگفتی و حیرتم به این دلیل بود که وی بعنوان معاون وزیر در واقع نماینده وزارت نفت می باشد. اما گویا ایشان جلسه ایی دیگر، درجایی دیگر و با کسانی دیگر دارندو باید بروند!
کسی هم از وی نپرسید چه جلسه ایی مهمتر از این جلسه می تواند باشد؟
وچه کس یا کسانی مهمتر از این مردم خسته و خاک بر سر شده هستند؟
کسی نیز به وی نگفت که در این شرایط که وزیر شما موظف به حضور و سپردن تعهد به مردم جهت حل مشکلات جانفرسایی است که وزارتخانه تحت امرش مسبب بوجودآمدنشان بوده است ، قبول زحمت نفرموده اند شما دیگر کجا ؟..شما دیگر چرا؟
بنده که در کنار فرماندار محترم دشت آزادگان نشسته بودم ،در همان لحظه از ایشان پرسیدم حاج آقا ساعت چند است؟
نگاههای او به گوشی موبایلم که روی میز بود نگاههای پرسشی بود..عرض کردم موبایلم ساعت دارد اما می خواهم ساعت به وقت گوشی شما را بدانم که لطف کردند و ساعت را ۱۶:۱۲ دقیقه اعلام داشتند .بلافاصله زمان را یادداشت نمودم.
جناب فرماندار متعجبانه علت را سؤال کردند و سوال وی با سوال مقابل من مواجه شد که مگر در بسته اجرایی دولت برای نفتی ها تکلیفی وجود ندارد؟
مگر نه این است که حجم زیادی از بحران پیش آمده ناشی از عملکرد و مدیریت بدون تدبیر و ناشیانه نفت بوده است؟
زمان را از شما پرسیدم که شاهد باشید نماینده وزارت نفت با بی تفاوتی تمام حتی در این جلسه نمادین و پروتوکلی نیز به احترام مردم و مقام بلندپایه تر از خود نیز حاضر نشد تا پایان در جلسه بنشیند.
از آن لحظه تقریبا فهمیدم که این قصه سر دراز دارد و کم کم نیز این را فهمیدم که گاهی باید خودم را جای خانم دکتر ابتکار بگذارم و سپس بسنجم آیا کاریی را که از ایشان طلب می کنیم در توان و قدرتش هست؟
یا اگر خدای ناکرده من نوعی جای وی بودم عملکردم در رابطه با حل مشکل تالابها و کرخه و کارون درخشان تر از خروجی مدیریت وعملکرد خانم دکتر می شد؟
نمی دانم…شاید …نه…هرگز ؟!
فقط این را مطمئنم که
خانم ابتکار در بیان این عبارت که حل بحران ریزگردها بیش از ده سال زمان می برد ٬کاملا صادق بوده است..
و بگمانم اگر بخواهیم از زمان دقیقتر حل این بحران آگاه شویم باید از وزارت نفت پرسید.گویا ریش و قیچی دست همانی است که در هرجلسه مهمی یانرفت یا زود رفت یا سخت رفت ….بله همون نفت!!!
مسعود کنعانی
