گرد و خاک و آب آلوده؛مسوولانی خواب آلوده
هر چه دلت می خواهد بگو. هر چقدر دوست داری راجع به گرد و خاک یا بقول بالانشین ها ؛ «ریزگردها » بنویس . ایمان داشته باش که مردم هم نوشته ها و حرف های تو را می خوانند و بین خودشان خواهند گفت «راستی در این همه سال ؛ چرا هیچ مسوول روابط خارجه ای نتوانسته همسایگان یا همان منشا خارجی این بلیه ی طبیعی را مجبور به اقدامی عملی نماید؟».
اینک سال های متمادی است که گرد و خاک خوزستان؛ مشکوک به مواد شیمیایی اعلام شده است و هر از چند گاهی برخی زیر لب تکذیب می کنند چرا که اگر قرار باشد با صدایی بلند بگویند که نتایج آزمایشگاهی چه می گوید آن وقت است که عده ای مجبور به پاسخگویی خواهند شد که این یک قلم جنس با روح مدیریت پایدار اصلا سازگاری ندارد.
رییس سازمان حفاظت از محیط زیست که چند سال پیش به مجلس فراخوانده شده بود با تاسی از تکنیک برتر یا همان توپ را به میدان دیگری انداختن ؛ مدیریت آب را زیر سووال برد چرا که مدیریت ضعیف آن آقایان باعث شده دریاچه ارومیه کم کم تبدیل به بیابان و احتمال انتشار ریزگردهای نمکی گردد . البته ایشان هیچ اشاره ای به مدیریت ضعیف همان دوستان در تالاب های هویزه و خوردورق خوزستان نکرد تا به نوعی پاسخگوی نمایندگان دو آتیشه و پیگیر نیمه ی شمالی کشور باشد!
پرداختن به موضوع گرد و خاک را از این روی دوباره در دستور کارمان قرار دادیم که شنیده شده ها حکایت از آلودگی گرد و خاک آمده از سوی عراق به نوعی اورانیوم می باشد.
نماینده ی مردم اندیمشک در مجلس شورای اسلامی که چهار سال پیش پیشتاز این خبر بود می گوید: در زمینهای عراق اورانیوم ضعیف شده وجود دارد و ورود آنها به کشور تبعات خطرناکی خواهد داشت.
همین نماینده با انتقاد شدید از سازمان محیط زیست بعنوان متولی پیشگیری از ورود گرد و خاک های ویران کننده می گفت: ۷۰ درصد از گرد و خاک خوزستان و استانهای هم مرز از عراق است .
به راستی نمایندگان ما در مجلس شورای اسلامی با چه ابزاری می توانند این مهم را دنبال نمایند؟ خوزستان با دارا بودن ۱۸ نماینده به راحتی می تواند فراکسیونی تشکیل بدهد که کارش پیگیری لحظه به لحظه ی مجموع تلاش های کارشناسی شده در قبال گرد و خاک های سیاه رنگی است که علاوه بر مشکوک به شیمیایی بودن می بایست احتمال آلوده بودن به اورانیوم را هم بدان اضافه نمود.
آن چه نگران کننده است سلامت تک تک مردم خوزستان است که مجبورند این همه خاک معلق را هر روز به ریه ی خود فروبرند و مریضی هایش را هم بعدا تجربه کنند. طبق آمارهای موجود از ۱۹ هزار بیمار تنفسی به موجب ورود گرد و غبار به کشور ؛ ۵ هزار نفر سهم خوزستان می باشد که همین آمار نشان دهنده ی اوج مظلومیت مردم این دیار است.
از جمله عوارض گرد و غبار پایدار در خوزستان که دیگر تابع فصل نیست و چهار فصل شده است ؛ کوچ اجباری کسانی است که تاب تحمل این وضع را ندارند و یا بدنبال بهانه ای بوده اند که رفتن را به ماندن ترجیح بدهند و قید نوستالژی خانه ی پدری را بزنند.
اقلیم خوزستان با دوره طولانی فصل گرما ؛ علیرغم برخورداری از منابع آب سرشار ؛ به دلیل نداشتن استراتژی محیط سبز ؛ از شهرها و روستاهایی برخوردار است که سهم ناچیزی از سرسبزی و پوشش گیاهی برخوردارند و همین ها باعث شده اند که منشا برخی روزهای غبار آلود ؛ خودش باشد و این در حالی است که مسوولان ذیربط سهم ۱۰ درصدی را برای این گونه کانون ها در اقلیم خوزستان اعلام کنند و ۷۰ درصد را از آن کشور عراق و ۲۰ درصد را نیز به بیابان های متعلق به کویت و عربستان و اردن و سوریه بدهند.
مدیریت آب کشور و در راس آن وزارت نیرو ثابت کرده که ایجاد سد بی توجه به عواقب زیست محیطی آن ارزشی به مراتب بالاتر از کیفیت آب خوزستان در بخش شرب خانگی و کشاورزی دارد. آمارهای فاجعه بار نابودی نخلستان های آبادان و اروندکنار و خرمشهر از جمله ی مصادیق بارز این بی توجهی هاست و عجبا که نمایندگان مردم این مناطق در مجلس شورای اسلامی نیز دست بسته عمل نموده اند و تا به امروز عملا بی تاثیر و حتی خنثی بوده اند. شهرهای مختلف استان از جمله آبادان و خرمشهر در سال های مختلف با کمبود منابع آب مواجه بوده اند. افت کیفیت آب رودخانه کارون بواسطه افت کیفیت آب سد گتوند نیز تبعات اقتصادی و حتی سیاسی نامناسبی در بر داشته است. ضرری که ناشی از آبیاری با آب بی کیفیت به زمین های خوزستان خواهد رسید، هرگز جبران پذیر نخواهد بود. به ویژه اینکه استان خوزستان در زمینه تولید ذرت، خرما، صیفی جات و نیشکر مقام نخست را در کشور دارد و تنها در بخش نیشکر بیش از ۵۰ هزار نفر به کار اشتغال دارند که کاهش کیفیت آب کارون بیش از ۲۰۰ هزار شغل را در معرض خطر قرار خواهد داد. ضمن آنکه بخش بزرگی از صنایع پتروشیمی، فولاد و وضعیت تولید برق در این استان متمرکز شده است که شدیدا آسیب خواهند دید.
ادامه ی اوضاع کنونی ؛ عامل جدی برای مهاجرت و تخلیه ی روستاهای حاشیه کارون و بهمنشیر و حتی اروند رود را در پی خواهد داشت که اگر چنین بشود استان خوزستان به زودی شاهد فاجعه ای در بخش جمعیتی و اشتغال خواهد بود.
- ۹۳/۰۹/۲۱