وبسایت های درغگو حق دارند دروغ بگویند!
با فراگیری اینترنت و افزایش ضریب نفوذ این تکنولوژی به خانه های مردم و علیرغم مخالفت های آشکار کسانی که شعار ” تکنولوژی تا آن جا خوب است که فقط مال من باشد” به تدریج احساس همسویی با تکنولوژی های روز در جامعه تقویت شد.
جامعه ایران پس از انقلاب و بواسطه ی وضعیت قرمز دوران جنگ ؛ به ناچار به سمت و سوی محدودیت هایی پیش رفت تا جایی که از بسیاری تکنولوژی های نو ظهور مانند اینترنت ؛ ماهواره و تلفن همراه دور ماندیم.پس از جنگ ؛ نیاز به دسترسی به جریان آزاد اطلاعات و اخبار در پرتوی شعار ” دهکده جهانی” بویژه در بین جوانان دهه ۷۰ احساس و بعنوان مطالبه ای مهم از دولت های پس از جنگ درآمد.
دسترسی آسان تر و ارزان تر به تجهیزات دریافت شبکه های ماهواره ای ؛ بسیاری از مردم را به داشتن ماهواره ترغیب کرد و بدین ترتیب ؛ هر خانواده ایرانی خواسته یا ناخواسته ساکن دهکده جهانی شد.
سرعت انتقال اخبار و حوادث بین الملل و از اینها مهمتر شنیده شدن صداهای دیگر در تحلیل خبرهای داخلی و خارجی موجب شد تا ضریب آگاهی مردم از دیدگاه های گوناگون و بعضا متناقض بیشتر بشود . گرچه هجوم دروغ پردازان علیه کشورمان در شبکه های آن سوی مرز شدت گرفت اما مردم ما با بصیرت و آگاهی خود سره از ناسره تشخیص دادند و نمونه ی بارز آن حضور در انتخابات متعددی است که همواره ملت در عمل ثابت کرده اند که در صحنه حاضرند و اگر شبکه های ماهواره ای و یا سایت های معاند را نیز می بینند و می شنوند و رصد می کنند خللی در عزم آهنینشان در پاسداشت حریم میهن عزیزمان نداشته و ندارد.
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ ؛ جامعه ی ایرانی علیرغم تلاش گسترده ی معاندین در ترغیب مردم به عدم شرکت در انتخابات ؛ با حضور سبز خود به کسی رای دادند که نماد میانه روی و اعتدال در سیاست های داخلی و خارجی باشد. کسی که بتواند کشتی در گل مانده ی ۸ ساله را به حرکت وادارد و به ناکامی های داخلی و خارجی و فقر و بیکاری پایان بدهد.
با به روی کار آمدن حسن روحانی ؛ این امید زنده شد که گرفتاری های داخلی و مشکلات اقتصادی کاهش یابد اما دیری نپایید که مخالفان داخلی که همان اعوان شکست خوردگان در انتخابات رییس جمهوری بودند گرچه کم تعداد اما بواسطه ی قدرتی که داشتند و هنوز هم دارند ؛ به تدریج امیدهای مردم را به یاس سوق دادند. ظهور وبسایت های خبری و تحلیلی مشابه که همگی از یک سرچشمه جان می گیرند و تولید انبوه خبرهای زرد با هدف زیر سوال بردن اقدامات دولت حسن روحانی در قالب هایی نظیر ؛ دلواپسان فرهنگی ؛ دلواپسان سیاسی و اخیرا هم سیاه نمایی و زدن انگ بی غیرتی و وابسته بودن و …. به مسوولان دولتی ؛ از جمله ی اقدامات این گروه های معلوم الحال و شناخته شده می باشد.
از ویژگی های این وبسایت ها می توان به شانتاژ و بعبارت خودمانی ” هوچی گری” اشاره کرد.شگرد کاری این مثلا تحلیل گران معاند این گونه است که خبری را به امید یافتن جمله ای که بتوان بخشی از آن را مورد سوء استفاده قرار داد و در بوق و کرنا کرد می خوانند و یادداشت خود را نیز طوری تنظیم می کنند که دارای کلمات کلیدی نظیر “فتنه” ؛ “فرهنگ” ؛ “مردم داری” ؛”مشکلات مردم” ؛ “مطالبه گری”؛”دلواپسی” و کلماتی نظیر این ها که در نگاه اول خیلی هم بجا و مهم و دوست داشتنی هستند اما در نگاهی عمیق تر در می یابیم که هدف و مراد آن ها چیزی جز ایجاد یاس و ناامیدی در مردم نیست وگرنه مشکلاتی نظیر بدحجابی برخی خانم ها ؛ سینمای ایران ؛ موسیقی و کنسرت ؛ گرانی لجام گسیخته ؛ موج گرانی ؛ بیکاری ؛ افزایش طلاق ؛ عدم همکاری بانک ها در ارائه تسهیلات اشتغال و ازدواج ؛ تعطیلی و اخراج کارگران و دیگر معضلاتی که نتیجه ی عملکرد دولت های نهم و دهم است ؛ تا حدود زیادی ربطی به دولت یازدهم ندارد.
گرچه ما نیز به ادامه ی سیاست های غلط دولت احمدی نژاد در این دولت اعتراض داریم اما با بررسی عمق ویرانی های زیر و روبنایی کشور ؛ با پیروی از فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر حمایت از دولت ؛ سعی می کنیم در کنار بیان معضلات ؛ راهکارهایی نیز پیشنهاد بدهیم.
اما وبسایت های دروغ پرداز که بخش عمده ای از آنان با پول بیت المال راه اندازی و اداره می شوند را باید اپوزیسیون داخلی نام برد که اگر دستگاه های ذیربط هوشمندانه و به موقع در برخورد با آنان عمل نکنند با توجه به خطراتی که از بیرون از مرز ما را تهدید می کند و بی شک سودای برهم زدن امنیت مثال زذنی ایران بزرگ در منطقه را نیز دارند به تدریج با مشکلات عدیده ای روبرو خواهیم شد.
این وبسایت ها بدانند که اگر نیتشان خیر است در اسرع وقت می بایست تابع قانون بشوند و دست از تسویه حساب های جناحی و اخیرا هم شخصی بردارند.
ملکشاهی ؛ رییس کمیسیون حقوقی قضایی مجلس اخیرا در گفتگو با بولتن نیوز گفته بود: اخباری که می آید، اظهار نظرهایی که نسبت به افراد و دستگاهها می شود و حاشیه سازی هایی که می کنند، به نظر می رسد که فضای مجازی به یک محیط مخرب و ابزاری برای تخریب تبدیل شده است. بعضی از این فضاها و سایت های اطلاع رسانی یا تسویه حساب در شهرستان ها! که ایجاد شده به اندازه ای مساله دارد که هم ممکن است نظارت بشود و هم امکان پذیر نباشد یا اینکه بسیار سخت است.من گاهی می بینم که موضوعات محرمانه در سایت ها مطرح می شود و در بعضی از این فضاهای مجازی اهانت، آبرو ریزی، اتهام زنی و حاشیه سازی خیلی زیاد وجود دارد.این سایت های مغرض دائما در قالب مباحث جانبی به همگان تذکر میدهند که ما منادیان ارزشها و سجایای اخلاقی هستیم یا آنکه بودجه های معنوی کل منطقه باید توسط ما هزینه شود.در چندین موارد مشاهده شده برخی از سایت ها تو بوق کرنا از حجاب می خواهند دفاع کنند ، اما با عکس های زننده در سایت خودشان و بالا بردن بازدید سایتشان عکس های بد حجابی قرار می دهند و تاوقتی این قبیل سایتهای حاشیه ساز به خصوص در شهرستانها وجود دارد، نیازی به تهاجم فرهنگی برای راندن مومنین و جوانان از دامان انقلاب نداریم.
به نظر می رسد وقت آن رسیده که مسوولان و مدیران دولتی بایستی به مماشات و سعه صدری که تا به امروز پیش گرفته اند پایان بدهند و مطابق قانون با این ساختارشکنان دروغگو برخورد نمایند.
در همین ارتباط اخیرا شاهد برخورد قانونی مراجع ذیربط با یکی از این وبسایت ها در آبادان بودیم که امیدواریم این رویه بی توجه به دیواری که گردانندگان این گونه سایت ها بدان تکیه زده اند همچنان ادامه یابد.
- ۹۳/۰۷/۳۰