مرگ فرشتهها در نبود nicu
اگر میخواهید صبر و تحمل خویش را به بوته آزمایش بگذارید یک وزنه چند کیلویی را همراه خود حمل کنید. با آن به حمام بروید، غذا بخورید، بخوابید و… واقعاً چقدر طاقت این کار را دارید؟ چند ساعت، چند روز، چند هفته و یا چند ماه؟ اینک تصور کنید که شما یک مادرهستید و نوزادی را در شکم حمل میکنید. آری. این مشقت را نه تها به جان خریده، به انتظار پایان شیرین آن و شوق دیدار فرزند استقامت نموده، بر خویش میبالید که ره آورد این همه مرارت غنچهای زیبا، لطیف و دوست داشتنی است که در آغوش خواهید کشید.
اما پس از ماه ها انتظار و تحمل یک زایمان سخت وقتی مشتاقانه تقاضای بغل گرفتن نوزاد خود را دارید با نگاه های مغمومی به شما میفهمانند که نو رسیده دلبندتان از اینجا پر کشیده و آنچه در زمین جانتان کشتید توفان روزگار به یغما برده است. همچون تمام مادران وقتی علت را جویا میشوید اینگونه خطاب میشنوید که نوزادتان مشکل داشت اما اگر آیسییو اطفال nicu وجود داشت شاید زنده میماند اما خوب عمرش بدنیا نبوده و این پایان رؤیاهای شیرین شماست.
دلسوزان محترم این شهر و دیار! شما که خدمت به مردم را نصبالعین خود قرار دادهاید، همانگونه که غم از دست رفتن عزیزان کشته شده در جاده آبادان ـ ماهشهر به مدت ۲۴ سال و یا کودکان معصوم افتاده در چاه و… قلبتان را به درد آورد و میآورد مرگ خاموش فرشتههای آسمانی این دیار را نیز بر دغدغههای خود بیفزائید.
بزرگواران! تنها کافیست تا آماری از مرگ این پروانهها که اگر امکانات لازم در یکی از بیمارستان های این شهر مهیا بود الان پیکر لطیف و نازکشان در خاک نمیآرمید را بدست آورید تا آستین همت را بالا بزنید. پذیرش تخت سیسییو اطفال در بیمارستانهای دولتی استان امری شبیه به محال است اما اگر بخواهید بابت بستری شبی پانصدهزار تومان در بخش فوق در بیمارستان خصوصی پرداخت کنید (در شهر اهواز و نیز با مشکلات عدیده) انشاءا… نوزادتان بسلامت باز خواهد گشت.
اینک تصور کنید شما پدری هستید با درآمد هفت صد هزارتومان در ماه که میبایست حقوق و دسترنج یکماهه خود را یک شبه بابت یک تخت خرج کنید. آن وقت تکلیف چیست؟ مسلماً باید عطای دلبندتان را به لقایش ببخشید و البته بهتر که تختی را خالی میگذارید تا آنان که توانایی پرداخت این هزینههای ناقابل را دارند برای نوزادشان مایه بگذارند.
نمایندگان محترم و مسئولین دلسوز! اینگونه شما را خطاب: از ما گفتن و انشاءا… از شما شنیدن. تا دیگر شاهد چشم های اشک آلود مادران و آه و حسرت پدران نباشیم.
- ۹۳/۰۵/۱۱