آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

آبادانی ها فقط یک واحد اطلاع رسانی و تحلیل اخبار شخصی است و سر سفره ی هیچکس نبوده و نیست.

آخرین نظرات
نویسندگان

سریال های آتش

جمعه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۳۲ ب.ظ

تب و تاب ها فروکش کرد. مرکز خرید کادوس ۴ هم سوخت و تمام. حالا بجز لاشه ۴ طبقه دود گرفته و سیاهش دیگر چیزی از آن باقی نمانده. برای اهالی این شهر، اتفاق غریبی نبود. فرمول قدیمی حاکم بر آبادان اینگونه حکم می کرد. شهر سوخته ها. اینجا آتش کابوسی هولناک است. از فاجعه سینما رکس تا حالا. از رکس که سوخت و آن همه بی گناه که زنده زنده سوختند و خاکستر شدند.هنوز داغ خانواده ها سرد نشده بود و هنوز دادگاه عاملان فاجعه رکس تمام نشده بود که آتش بر شهر باریدن گرفت. جنگ شروع شد. دوباره آتش. تقدیر شهر دوباره سوختن بود، ویران شدن بود و آوارگی مردمانش.
زمان گذشت و زمین چرخید. جنگ تمام شد. مردم بازگشتند. اما آثار آن آتش ها هنوز به جا مانده بود. هم آتش جنگ و هم لاشه سینما رکس. رکس شده بود مکانی برای نوستالوژی بازی مردم خاطره باز این شهر. مردمی که هنوز هم در گذشته زندگی می کنند و با یاد پاریس کوچولو دلخوش اند.

رکس و کادوس

یاد ایامی که شهرشان شهر بود. اولین جایی که بعد از بازگشت به آبادان، پدرم به من نشان داد رکس بود. ساختمانی سوخته با تابلویی سیاه شده از دود و درهایی که بسته بود. سالها بعد نمی دانم کدام آدم احمقی دستور داد که رکس را خراب کنند. رکسی که می توانست به موزه تبدیل شود ، ویران شد تا خاطرات این مردم دلمرده را هم ازشان بگیرند. بعدها به جای سینما رکس پاسازی بنا نهادند که به پاساژکفش فروش ها معروف شد. اما این پاساژ تازه ساز هم به سرنوشت رکس دچار شد. پاساژ طعمه حریق شد تا بار دیگر آتش به جان شهر بیفتد. خبر دهان به دهان گشت. ماشین های آتش نشانی دوباره به جایی آمدند که سالها قبل برای خاموش کردن رکس آمده بودند.

راز بازی های زمانه چیست؟ حادثه تکرار شد اما این بار بدون تلفات جانی. در این شهر سینما سوخت ، پاساژ سوخت، پارکینگ سوخت و آتش روی آتش در تاریخ این شهر بود تا نوبت به کادوس ۴ رسید. مردم اینجا از آتش هراسانند. از سوختن. از آژیر آتش نشانی،که وقتی صدایش را می شنوند دلشان هری می ریزد که این بار نوبت کجاست؟ که اصلا مخزن این ماشین آتش نشانی آب دارد؟ کادوس سوخت خبر این بار نه دهان به دهان که با واتس آپ و وایبر و فیسبوک به همه جا مخابره شد.
حالا هم که آتش نشانی اعلام کرده که در سوختن کادوس نه اشکال برقی پیش آمده و نه ته سیگار روشن عامل فاجعه بوده. بلکه عنوان شده که شخصی یا اشخاصی عامدانه پاساژ را به آتش کشیدند. نکند که هنوز تکبعلی زاده ها در شهر هستند و مشغول شعله ور کردن آتش ؟ کی، چرا و چطور دلش یا دلشان آمد که این همه سرمایه مردم را بسوزانند؟ شاید همانطور که تکبعلی زاده دلش آمد که در حادثه سینما رکس آن همه انسان بی گناه را بسوزاند. 
راستی واقعا کار تکبعلی زاده بود؟


اینجا بعد از هر آتش سوزی شایعه ها فراوان می شود و کارشناسان بسیار. مردم عادی هم رخت کارشناسی به تن می کنند و در باب علت یا علل حادثه نطق بلند بالا و غرایی سر می دهند که اگر نشناسی شان گمان می کنی جد اندر جدش کارشناس و خبره بوده. اما هر چه هست خدا را شکر به کسی آسیبی نرسید. امیدوارم آتش دست از سر این شهر سوخته بردارد. نباشد که منتظر باشیم تا بدانیم که طعمه بعدی کدام نقطه شهر است.

محمدرضا قاسمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی