دید و بازدید (درحاشیه یک پروژه شهری آبادان)
عده ای با پای پیاده و تعدادی دیگر با ماشین های شخصی می رفتند به سمت کانکس محل اقامت کارکنان و مهندسین احداث پروژه فاز 2 پارک منطقه امیرآباد.
مسافت طولانی از مکانی که در گذشته محل نیزارهای خودرو بود، سراسر با خاک پوشیده شده بود و همین امر باعث مسدودشدن مسیر بعضی از کوچه ها به خیابان اصلی می شد. مقوله ای که باعث اعتراض بسیاری از شهروندان و کسبه این بخش از امیرآباد شده بود، چرا که آنها برای رسیدن به خیابان اصلی باید مسافت طولانی را دور می زدند و یا مجبور می شدند از روی خاک های انباشته شده در مسیر وردی
کوچه هایشان رفت و آمد کنند. تعدادی از اهالی آنجا می گفتند: بارها نسبت به این امر معترض بوده و تلاش کردیم که این معضل را از طریق مسیرهای قانونی پیگیری نمائیم که تا به امروز تلاش هایمان بی ثمر بود. حالا روز چهارشنبه 31/2/93 شهردار آبادان و هیئت همراه جهت سرکشی و اطلاع از روند ساخت پروژه فاز 2 پارک امیرآباد به این منطقه آمده بود که تعدادی از کسبه و ساکنین محل فرصت را غنیمت شمرده و شخصاً برای شنیده شدن مطالباتشان به سمت کانکسی رفتند که شهردار در حوالی آن بود.
عده ای از مشکلات و دردسرهایی گفتند که با مسدود شدن کوچه هایشان توسط ریختن کامیون ها خاک در آن دورو اطراف برای خانوادههایشان به وجود آمده بود. کسبه از کساد و رکودی گفتند که با شروع این طرح پاشنة مغازه هایشان را چسبیده بود. در این بین زنی میانسال دوان دوان به سمت شهردارآمد، کفش ها و پائین مانتو مشکی رنگش از خاک سفید شده بود. در حالی که نفس نفس می زد گفت: آقای شهردار ترا به خدا فکری به حال کوچه های این اطراف کنید که از پارک هم واجب تره. نمی دونید زمستون گذشته چه مصیبتی کشیدیم از آب و گلی که خیابونا رو گرفته بود. باید پاچه هامون رو بالا می زدیم تا بتونیم از اینجا رد شیم. دسته آخر هم گل و شل بود که مهمان کفش و شلوارمون می شد.
بعد نوبت به مردی شد که کفش ایمنی به پا داشت و برافرخته به نظر می رسید رشته کلام را از زن میانسال ربود و گفت: ظاهرن تو این شهر هیچ ارگان و نهاد و سازمانی با هم هماهنگ نیستن. اداره فاصلاب برای گذاشتن لوله ها، آسفالت کوچه و کاشیهای جلوی خونه ها رو می کنه و بعدشم همه چیز رو همونجوری به امون خدا می زاره و می ره. الان چند ماهه که از آسفالت و کاشیهای کوچه ها خبری نیست که نیست. وقتی هم که پیگیر می شیم می گن: این کار وظیفه شهرداریه. این محله ها که روشنایی درست و حسابی ندارن پر از گودال و چال و چوله هم که شدن اگه اتفاقی واسه بچه های ما افتاد کی می خواد جوابگو باشه؟!
شهردار و هیئت همراه ایستاده بودند و به حرفهای مردم گوش می دادند. به عده ایکه معترض به مسدود شدن کوچه هایشان بودند و به آن تعداد از افرادی که از عدم آسفالت و خرابی محله هایشان گله می کردند قول همکاری و مساعدت دادند قولی که مردم امیدوار بودند تنها در کلام نگنجد و جامهی عمل به تن کند چرا که یقینن گوش آنها از این قبیل قولها و گفته ها بسیار پر است و بعضن از اینگونه وعدهای پوشالی به ستوه آمده اند.
بعد از رفتن شهردار یکی از مهندسین طرح پارک رو به اهالی که آنجا حضور داشتند کرد و گفت: همه این حرفهایی که زده شد باید با دستور کتبی شهردار انجام بشه. و گویی که باز هم توپ را انداختند وسط زمین خاکی ساکنین و اهالی منطقه. دیگری گفت: این همه مشکل اینجاست گیر اصلیتون به ساختن این پارک و بسته شدن کوچهست؟! عجب آنکه این گفته ها باید درست بعد از رفتن شهردار از زبان این آقایان جاری شود و چرا مورد ابلاغ کتبی جلوی شهردار عنوان نشد؟ شهروندان این منطقه بارها و بارها مطالبات منطقی خود را پیگیری کرده اند حتی قبل از مسدودشدن کوچه هایشان و تنها با همان قولها و وعده های بی عمل همیشگی مواجه شدند. قطعن مردمی که به نمایندگان خود در شورای شهر رأی داده تا از این طریق شهردار شهر خود را انتخاب کنند پیگیر خواسته ها، مطالبات و رفع معضلات شهری خود هستند و کوتاه هم نخواهند آمد. از طرفی امیدوارم شهردار محترم صرفاً برای رفع مسئولیت به ساکنین و کسبه آن محل قول مساعدت و همکاری نداده باشد و اگر روند ساخت این پروژه به گونه ای است که اجازه هیچ دخل و تصرفی در آن نیست بهتر آن است که از مردم بخواهد صبور باشند و آنها را به آرامش دعوت کند و خواستار همکاری کسبه و اهالی آنجا با شهرداری تا انتهای این پروژه باشد، امّا اگر در این بین وعده هایی داده می شود موظف به عمل به آن است حتی اگر دستور کتبی اش را صادر نکرده باشد.
ایمان مصطفایی/فیدوس
- ۹۳/۰۳/۰۲