صنعتنفت، سفره و خواب به زحمت استامینوفن
و تیم فوتبال صنعت نفت آبادان دوباره ناکام ماند؛ بدتر آنکه این ناکامی برای نماینده آبادان در فوتبال کشور تبدیل به عادت شده است.
شاید از همان روز نخستی که صحبت بسته شدن تیم جدید صنعت نفت آبادان در فصل پشت سر گذاشته لیگ دسته اول و در اهم؛ حضور ابراهیم قاسمپور در آبادان مسجل شد، مثل«خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج» در این مجموعه عینیت پیدا کرد.
اینکه این معمار چه کسی بود و بنیان این کج و معوج شدن دیوار صنعت نفت را چه فرد یا افرادی گذاشتند، همیشه در آبادان قصه پیدا کردن «پرتقالفروش» میشود و در نهایت این تیم فوتبال صنعت نفت آبادان است که یا سقوط کرده و یا صعود نمیکند.
پیامک از دیار حاشیه
به محض درج خبر قطعی شدن سرمربیگری دوباره ابراهیم قاسمپور در آبادان، با توجه به پیشینه کلامی این مربی در برخی از نشستهای خبری و گفتوگوهای رسانهای، جدلی جدید با عنوان«جدل پیامکی» در این منطقه آغاز شد و تعداد اندکی از پیشکسوتان فوتبال آبادان با ارسال پیامک به «ابو» تیتر مصاحبههای قبلی وی و اظهارنظرهایش در خصوص صنعت نفت و دیار مادری را به وی یادآوری کردند.
پیامکهای ارسال شده این مضامین را دنبال میکردند که چرا به شهری برگشتی که پیش از این گفته بودی؛ حتی از هزار کیلومتریاش هم عبور نمیکنی، یا اینکه چرا به جایی پای گذاشتی که حاضر بودی که راننده تاکسی باشی و نه مربی فوتبال در آن.
و دیوار کج بنا شد و حاشیه در ابتدای حضور قاسمپور در آبادان کلید خورد، هر چند بسیاری بر این باور هستند که این تلنگر به این شیوه برای مردی که بارها در کلام عطای آبادانی بودنش را به لقایش بخشیده بود، لازم به نظر میرسید.
ابراهیم یا پدرام؟!
قصه حاشیهدار بودن فعالیت تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در فصلی که خاتمه یافت به زمان نقل و انتقالات بازیکن این تیم نیز کشیده شد.
گمانهها و شایعههایی مبنی بر نظر مستقیم و نهایی جذب بازیکن توسط سرمربی این مجموعه تا دخالت پدرام قاسمپور ؛ فرزند وی، در نقل و انتقال بازیکن گستره داشت و دوباره حرف و حدیث بود که در کنار فعالیت فوتبالی صنعت نفت، دیده شد.
در حالیکه برخی اعتقاد داشتند؛ فرزند سرمربی نفت آبادان نقش اصلی را در جذب بازیکنان ایفا کرده است به نقل از برخی هواداران این مجموعه که در یکی از مسابقات پیش فصل زردهای آبادان در کنار پدرام قاسمپور در جایگاه ورزشگاه محل برگزاری مسابقه نشسته بودند؛ فرزند ابراهیم قاسمپور نام بسیاری از بازیکنان صنعت نفت را از دیگران پرس و جو کرده است.
در این میان و در برههای از زمان عنوان شده، ریزش شدید بازیکن و جذب برخی از بازیکنان پا به سن گذاشته نیز با کنش و واکنشهایی در آبادان و جامعه فوتبالی آن همراه شد.
صنعت به میدان آمد
بعد از پشت سر گذاشتن یک دوره پرتلاطم؛ رقابتهای تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در لیگ دسته اول فوتبال ایران شروع شد.
در هفتههای ابتدایی نتایج آنی نبود که هوادار تیمی را که تنها «صعود» میخواهد را راضی نگاه دارد؛ روندی که البته در ادامه شکل سینوسی پیدا کرد و بعد از فرازهای بیفایده، در زمان لازم «فرود» داشت و این فرود یعنی ماندن تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در لیگ دسته اول کشور و ناکامی دوباره این مجموعه.
پول، پول و پول
حاشیههای ابتدایی تیم فوتبال صنعت نفت آبادان به هر ترتیب و به هر صورت پشت سر گذاشته و زمانی ریشه تفکر و تامل در صعود خشکیده شد که حاشیه اصلی و علت راستین رکود فوتبالی در ایران نمایان شد؛ «پول».
«پول بازیکنان واریز نشود تمرین نمیکنیم»،«هیئت مدیره صنعت نفت پول بازیکنان را بدهد تا در تمرینات شرکت کنم» و خبرهای دیگری از این قبیل با تیترهای ذکر شده نهایت کار تیم فوتبال صنعت نفت آبادان را در لیگ دسته اول فوتبال کشور مشخص کرد و در همان نیمههای راه به هواداران امیدوار شده این مجموعه، هجمه نومیدی را هدیه داد.
و تیم فوتبال صنعت نفت آبادان و هواداران این مجموعه دوباره قربانی دیر رسیدن منابع مادی شدند و تاکید این است که هواداران و فوتبال آبادان قربانی این تعلل شدند و به هر تقدیر بازیکنان و کادر فنی این مجموعه در پایان این قصه، شاید «دیر یا زود» اما به قطع درگیر« سوخت و یا سوز» مبلغ قید شده در قراردادشان نمیشوند.
نسیم امید یا نم کهنگی
دوباره صحبت از تغییرات، تحول و دوباره جا به جا شدنها در موسسه ورزشی صنعت نفت آبادان بر سر زبانها افتاده و جالب اینجاست که این مجموعه ورزشی در طول حیات خود به اندازه تمام این ناپایداریها، رکود و سقوط داشته است.
در آخرین شایعه شکل گرفته در اکناف تیم فوتبال صنعت نفت آبادان شنیده میشود که از هیئت مدیره فعلی نباید در آینده انتظار تمدید حضور فرد یا افرادی را کشید و آنهایی بر صندلی مدیریت موسسه پویای ورزشی آبادان مینشینند که نزدیکیشان به دولت تدبیر و امید، روشنتر از روشنایی خورشید است.
منصور میرزایی، غلامرضا فیروزی، علی پارسا، حسن مختاری و حسن گلهداری؛ اسامی هستند که احتمال حضورشان به عنوان اعضای جدید هیئت مدیره موسسه ورزشی صنعت نفت آبادان وجود دارد.
دو تفکر در خصوص حضور این نامها در مجموعه ورزش نفت آبادان وجود دارد؛ یکم اینکه سابقه و تاریخچه مدیریت آنها در تیم فوتبال نفت آبادان به روزهایی آدرس دارد که هواداران فوتبالی شهر فوتبال «راضی» ورزشگاه را ترک میکردند و اعصاب فوتبالی آبادان آرام بود.
اما دومین نگاه اینکه این افراد در سالهای اخیر بنا به دلایلی به شکل مستقیم در عرصه ورزش فعالیت نکرده و در زوایه ماندنشان شاید کهنگی و به دور بودن از آداب به روز مدیریت ورزشی را منتج شود.
استرس و استامینوفن
این میآید و آن میرود، برخی هم در این آمدن و رفتنها چنان به دیوارهای موسسه ورزشی صنعت نفت آبادان میچسبند و آنچنان پایدار میمانند که سیل و طوفان هم در چند سال اخیر در برابر قدرت ماناییشان در تیم فوتبال صنعت نفت آبادان و در کل موسسهای ورزشی به این نام؛ سر تعظیم و خشوع فرود آورده است.
شاید بتوان مشکل اصلی و دلیل نهایی عدم نتیجهگیری تیم فوتبال صنعت نفت آبادان را در چند سال اخیر به افرادی منتسب دانست که نگاهشان به تیم فوتبال دیارشان، نگاه افراد سیری ناپذیری است که سفره پر از گوشت را پیش رو داشته و هیچگاه دست از خوردن برنمیدارند.
آدمهای کارمازتیک، چهرههای مدیر، بازیکنان موثر و شخصیتهای دانای فوتبالی در سالهای اخیر در مجموعه نفت آبادان کم نبودهاند اما در کنار این کاربلدها، ریشه را با تیشه کسانی زدهاند که با این دید به ورزش، فوتبال و توپ نگاه میکنند؛«تا سفره پهن است، بگذارید بخوریم».
همانهایی که برای مردم فوتبالدوست این شهر تنها استرس را کادو دارند و خواب به زحمت استامینوفن.
امین جوکار دریس/هفته نامه آوای خوزستان
- ۹۳/۰۲/۱۰