قصه در جا زدن فوتبال آبادان
فوتبال آبادان مدت هاست که درجا می زند و سال هاست آوازه و شهرتش را از دست داده؛ امروز فوتبال آبادان در همان زمین های خاکی پیر و قدیمی، آرام آرام دارد به بوته فراموشی سپرده می شود.
بعضی تغییرات به آبادان رنگ نو و تازه ای داده اما زمین های خاکی فوتبال این شهر همان زمین هایی است که ۶۰ تا ۷۰ سال پیش بوده اند.
وقتی تیم صنعت نفت تشکیل شد فوتبال آبادان قدری درجا زد، اما نه به اندازه امروز.
خاطرم هست چند سال پیش حسین بهاریان کاپیتان سابق صنعت نفت قرارداد مالی یک سال خود را که ماهیانه تقریبا بیش از هزار تومان بود نشانم داد و گفت: این همه آن چیزی بود که ما در گرو آن فوتبال زیبا و مردم پسند از کارگزاران روز این باشگاه دریافت می کردیم، نه کمتر نه بیشتر!
مبلغی که شاید دستمزد دو ماه کارکردن یک کارگر ساده در همان سال ها بود و همین پول کم و درآمد جزیی بود که فاصله امثال بهاریان و فوتبالیست های آن روز آبادان و کشور را از سایر بازیکنان دیروز فوتبال شهر بویژه بازیکنان تیم های باشگاهی به اندازه زمین تا آسمان نکرده بود.
سالی ۱۵ هزار تومان! همه آن پولی بود که بهاریان و اکثر بازیکنان صنعت نفت دهه ۵۰ البته تا سال ۱۳۵۶ از باشگاه می گرفتند.
این درست که آنها بازیکن لیگ اول مملکت بودند و سایرین در باشگاه های شهر توپ می زدند اما سنگینی جیب هر دو تقریبا به یک اندازه بود.
بازیکنان تیم های باشگاهی آبادان هم خود شاغلینی بودند که درآمدشان کم از درآمد فوتبالیست های حرفه ای آن روزها نبود.
متأسفانه امروز بسیاری از فوتبالیست های باشگاهی آبادان حسرت بازی در تیم صنعت نفت و داشتن امکاناتی مثل بازیکنان این تیم را دارند و رویای بازی در این تیم برای هر یک از آنها به آرزویی دست نیافتنی تبدیل شده است.
با این اوصاف فاصله بازیکنان امروز صنعت نفت با دو نسل ۵۰ و ۷۰ به فاصله ابتدا و انتهای یک اقیانوس است. براستی چه اتفاقی می افتد که فاصله فوتبالیست های امروز باشگاه های آبادان با بازیکنان تیم صنعت نفت تا این اندازه زیاد شده است؟ جنگ تحمیلی؟ امکانات خوب صنعت نفت؟ درخشش بازیکنان غیر بومی؟ یا عدم برنامه ریزی و تعصب!؟
پس چه چیزی اسباب این فاصله ها را بوجود آورده است؟
اگر نامش را یک کلاف سر در گم یا یک گره کور بگذاریم چه اتفاقی می افتد که فوتبال بومی و سمبلیک آبادان جایش را به هرز رفتن داشته ها، افول ستارگان و خاموشی چراغ فوتبال شهر می دهد؟
این درد، زیاد هم کهنه نیست و به همین چند سال پیش برمی گردد. درست همان سالی که داشته های ما آرام آرام به نداشته هایمان تبدیل شد.
سال هایی که هنوز هم امید حمدی اصل، حکیم عوده پور، حسین ربیحاوی و چند فوتبالیست دیگر و جوان شهر سر حال، قبراق و آماده بودند.
اما فوتبال آن موقع مجید وشاهی، مظفر شاملی، مسلم زاده خلیفه، عیسی دارم، بهروز مکوندی و یکی دو بازیکن بزرگ و با تکنیک دیگر نفت را به عنوان سرمایه های دست نیافتنی رو به افول برد و ما هرگز به این فکر نکردیم که چرا مسوولان قبل از مواجهه با چنین صحنه غم انگیزی یعنی پایان دوران فوتبال آن زمان به فکر چاره ای اساسی نیفتادند؟
درست همان سالی که همین تک ستارگان آماده خداحافظی با صنعت نفت بودند و چند صباحی بود که فوتبال پویا، احساسی و شورآفرین باشگاهی در آبادان از نفس افتاده بود!
در واقع از ابتدای دهه ۷۰ تا اواسط این دهه که نسلی پر شور و سرشار از انرژی از بازیکنان تیم های باشگاهی شهر برای لحظه ای در کنار نفت قرار گرفتن بی تابی می کردند.
وجود نام های بزرگ و غول های پرآوازه ای مثل بازیکنان آن روزگار این تیم متاسفانه اجازه تامل و آینده نگری به صنعت نفت را نمی داد! حتی متعصب ترین تماشاگران آن دوران فوتبال آبادان هرگز فکر نمی کردند روزی فرا می رسد که امثال مجید وشاهی، بهروز مکوندی، مظفر شاملی و مسلم زاده خلیفه با قابلیت های دست نیافتنی باید از فوتبال خداحافظی کنند!
مدتی بعد یعنی زمانی که سرمربی وقت این تیم مجبور به پر کردن جای خالی بازیکنان به پایان خط رسیده اش شد و برای این کار جایگزین هایی از خارج از آبادان دست و پا کرد تا همین امروز همه ما او را سرزنش کردیم، درحالیکه اشتباه از جای دیگری بود، هیچ کدام از ما نمی خواستیم قبول کنیم که فوتبال باشگاه های آبادان را از همان آغازین روزهای دهه ۷۰ یعنی زمانی که تیم های خوب و بازیکن سازی مثل ۵ مهر، ایران گاز، بهزیستی، مقاومت، پتروشیمی، جم و سایرین بهترین و نابترین ستارگان آینده دار آبادان را در خود پرورش می دادند.
ما غرق تماشای بازی هماهنگ، زیبا و پرشور بهترین و تاثیرگذارترین بازیکنان آن روزهای صنعت نفت شهرمان بودیم، بدون اینکه احدی از ما به فکر سرمایه گذاری و انتخاب جانشین برای آن نسل به یادماندنی باشد، بعدها هم تا به امروز یا نخواستیم و یا فرصت نکردیم برای بهتر بودن و بهتر زیستن صنعت نفت قدری از داشته های شهر کمک بگیریم.
براستی وقتی راه باشگاه های فوتبال آبادان به دروازه های باشگاه های بزرگ صنعت نفت با محکم ترین قفل ها مسدود مانده پس این چه دلیلی دارد که ما وقت خودمان را صرف فوتبالی به غیر از صنعت نفت با آن فوتبالیست های خاصش کنیم؟ تیمی که فوتبالش نه هیجان دارد، نه بازیکن ساز است و نه آرامش را به سکوها و کانون گرم هر خانواده ورزش دوستی می آورد! پس این مظفر شاملی، برزوارژنگی و سایر بچه های مخلص و تاثیرگذار هیات فوتبال چرا و به چه دلیل ساعت ها از وقت خود را صرف سازماندهی و ساماندهی فوتبال باشگاهی و برگزاری مسابقات درون شهری می کنند؟
فوتبالی که در واقع چند سالی است به رغم تلاش بزرگان و عزیزان بسیاری، متاسفانه هیچ ثمره ای برای آبادانی فوتبال شهر و سروسامان دادن به بدبختی های باشگاه بزرگ صنعت نفت نداشته است؟
چرا وقتی فوتبال باشگاه های دسته اول آبادان تا این اندازه فراموش شده و در نهایت سکوت و انزوا بدون هیچ حامی و با کمترین بضاعت مالی برگزار می شود، متولیان برگزاری این مسابقات به خود زحمت می دهند تا این مسابقات بی آتیه و بدون بازخورد برگزار شوند؟
متولیان برگزاری این مسابقات به سختی هزینه برگزاری مسابقات باشگاهی رده های مختلف سنی را شخصا بدون هیچ حامی و منبع درآمدی متقبل می شوند و کسی نیست که حاصل و دست رنج آنها را ارج نهد.
این متولیان اگر فکر می کنند مثل دهه ۵۰ اسماعیل کشتکار از کارگر، نظام آزادی، جمشید بشاگردی از کیان، ناصر شاملی، اسفندیار دوستانی، فریدون لقمان، حمید موسوی زاده از تاج و همه و همه آن ستارگان از باشگاه های آبادان راهی تیم صنعت نفت شده اند حالا دیگر اینطور نیست!
حدود ۲۰ سالی است که صنعت نفت به شکل غریبانه ای به بازیکنان و جوانان مستعد و آرزومند شهر نگاه می کند، آیا متولیان برگزاری مسابقات فوتبال باشگاه های دسته اول آبادان از مدیران باشگاه صنعت نفت خواسته اند که با جذب بازیکنان خوبشان به رویای پولدار شدن بچه های تیم های شهر و بهتر شدن فوتبال آبادان کمک کنند؟
متولیان برگزاری این مسابقات آیا فکر نمی کنند که وقتش رسیده تا با دعوت از متولیان پالایشگاه بویژه مدیرعامل آبادانی و فوتبال دوست این پالایشگاه، نمایندگان ورزش دوست آبادان در مجلس شورای اسلامی، فرماندار ویژه و مدیرعامل باشگاه صنعت نفت و تنی چند از بزرگان و حامیان فوتبال آبادان نشستی را برگزار و مصوب کنند که خروجی های ممتاز باشگاه های آبادان باید طی تشریفاتی به استخدام تیم فوتبال نفت درآمده تا از این طریق، باشگاه و فوتبالیست های بومی شهر طعم شیرین گام نهادن در مسیر حرفه ای فوتبال امروز را بچشند؟ یا اینکه باشگاه صنعت نفت کل تیم های پایه خود را از خروجی های رقابت های مختلف سنی اعم از جوانان، نوجوان و نونهالان باشگاهی شهر جهت شرکت در مسابقات لیگ باشگاه های کشور ببندد؟
متولیان یعنی فکر نمی کنید این نمی تواند بهترین و تاثیرگذارترین خدمت شما به رشد و پویایی فوتبال آبادان و باشگاه صنعت نفت باشد؟
اگر امکان بهره وری از فوتبالیست های خوب آبادانی فراهم آید صنعت نفت مثل دهه ۵۰ روند رو به رشدی را پیدا خواهد کرد.
متاسفانه امروز سرمایه های مالی و ویژه ای که از سوی مدیران ارشد و ساعی وزارت نفت در اختیار این باشگاه قرار می گیرد به شکل باورنکردنی صرف خریدهای آن چنانی بازیکنان غیربومی با کمترین بازدهی می شود.
بازیکنانی که حاصل خریدشان حضور تیم محبوب شهرمان در لیگ دسته یک فوتبال شده است.
اختلافات درون مجموعه ای، بی انگیزگی بازیکنان، حضور تیم در لیگ دسته یک و نگرانی تماشاگران متعصب شهرمان از وضعیت تیم، همراه با صرف هزینه های نجومی که ثمره ای جز به انزوا کشیدن فوتبال آبادان نداشته است راه دومی را پیش روی کارگزاران و متولیان این تیم مردمی قرار می دهد.
آری رجوع به اصل و ریشه ناب فوتبال آبادان که همان تیم ها و بازیکنان خوب و مستعد شهر هستند، بازیکنانی که با قدری توجه بیشتر می توانند فردای بهتری را برای فوتبال این شهر صنعتی و پر از استعداد رقم بزنند.
آیا در آینده نزدیک نشستی بین مدیران ارشد شهری و باشگاه هواداران و متولیان فوتبال آبادان برگزار خواهد شد؟ آیا معضل بازیکن سوزی و بی انگیزگی جوانان فوتبالیست شهر با تدبیری به موقع و تاثیرگذار حل خواهد شد؟ آیا فوتبال آبادان مثل آن روزهای فراموش ناشدنی باز هم سرآمد بسیاری از تیم ها و بازیکنان شهرستانی می شود؟ آیا ماحصل تلاش و کوشش جوانان آبادانی باعث رونق دوباره فوتبال و کمک به رشد و دگرگونی اساسی تیم محبوب صنعت نفت خواهد شد؟
اینها سوالاتی هستند که باید امیدوارانه به آنها نگریست.
در همین خصوص ˈ امید حمدی اصل ˈ که در دهه ۷۰ در تیم صنعت نفت حضور داشت و یکی از بهترین هافبک های آن موقع فوتبال کشور بود در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: تفکرات مدیران باشگاه صنعت نفت بومی گرایی نیست و آنها فقط به ادامه حیات خود در این باشگاه فکر می کنند.
وی اضافه کرد: فوتبال آبادان دارای ظرفیت بسیار بالایی است اما وقتی جوانان این شهر خود را از تیم صنعت نفت دور می بینند انگزه آنها از بین می رود.
این پیشکسوت فوتبال آبادان گفت: متاسفانه مدیران صنعت نفت که غیر ورزشی هستند تنها به نتیجه گرایی فکر می کنند به همین دلیل بازیکنان غیر بومی را جذب می کنند.
حمدی اصل تصریح کرد: تا زمانی که این تفکرات پا برجا باشد وضعیت همین است و باید شاهد از دست دادن ظرفیت های گرانبهای بومی باشیم.
مدیرعامل باشگاه صنعت نفت آبادان نیز در خصوص استفاده از بازیکنان بومی گفت: تیم های پایه ای ما اکنون بالای ۸۵ درصد از بازیکنان بومی استفاده می کنند و با ادامه این روند می توان بزودی شاهد تشکیل تیم صنعت نفت از بازیکنان کاملا بومی باشیم.
ˈ ناصر گودرزی ˈ افزود: هدف ما سر و سامان دادن به تیم های پایه ای است تا این تیم ها بتوانند خروجی داشته باشند.
وی گفت: امسال بدلیل حساس بودن شرایط نمی توانستیم روی به بومی گرایی بیاوریم اما در سال های آینده این امکان فراهم می شود.
منبع/ایرنا
- ۹۳/۰۱/۳۱