خانواده های چند شهیدی آبادان
آبادان به واسطه ی حضور مردم و مقاومت مثال زدنی مردمانش در طول سال های دفاع مقدس بیش از ۴۰۰۰ شهید نثار راه دفاع از ایران عزیز نمود. اکثر قریب به اتفاق خانواده های آبادانی مفتخر به شهادت فرزندشان می باشد و برخی خانواده ها چندین شهید داده اند. حجازی طاقانکی، صالح نژاد معرّفی، خانواده های چند شهیدی، طُوِینی از جمله ی این خانواده ها هستند.
* حجازی ها :
چهار شهید از دو خانواده، اصالتاً شهرکُردی و از جمله افتخارات جاوید این خطّهء خونبار.
«سیّد رحمت الله» جزو کارکنان سازمان برق آبادان بود که همان روزهای اوّل جنگ، در بمباران هوایی تأسیسات برق شهر در دوّم مهرماه ۱۳۵۹ به شهادت رسید و در «گُلزار شهدای آبادان» آرمید…
«سیّدابراهیم» فرزند سیّدرحمت الله، پس از شهادت پدر آرام و قرار نداشت و در تب و تاب وصال معشوق میسوخت. سرانجام در هفتمین سال پس از شهادت پدر، در دوّم آذر ۱۳۶۶ و در «عملیّات نصر هشت» (جبههء غرب کشور، ارتفاعات ماووت عراق) به سوی خدا پر کشید و به دیدار پدر شتافت…
«سیّدمحمود» و «سیّدحشمت الله» دو فرزند کوچکتر خانوادهء برادر «سیّدرحمت الله» بودند. برادران بزرگترشان «سیّدرسول» و «سیّدمحمّد» از همان ابتدای انقلاب، در سپاه آبادان و جزیره مینو، و به ویژه در مسجد «الهادی» یا همان مسجد مرحوم آقای جمی(ره) حضوری فعّال داشتند. مادرشان میگفت: در دوران انقلاب، این دوتا سنّ و سال خیلی کمی (در حدّ دبستان) داشتند، ولی از همان موقع پر جنب و جوش بوده، و به همراه برادرهای بزرگترشان در اعتصابات و تظاهرات خیابانی آبادان شرکت میکردند.
میان شهادت این دو برادر خیلی فاصله نیفتاد. سیّدمحمود در بیست و هفتم بهمن ماه ۱۳۶۵ و سیّد حشمت الله در دوّم اسفندماه ۱۳۶۵ و در عملیّات غرورآفرین و شکوهمند و پیروزمندانهء «کربلای پنج» (شلمچه) به درجهء رفیع شهادت نائل شدند.
شهدای جوان حجازی، هرسه در «گُلزار شهدای طاقانک شهرکُرد» مأوا گرفتند.
(شرح مختصری از زندگینامه های این شهیدان و شعری در وصف آنان را در «وبلاگ طاقانک» بخوانید)
*طُوِینی ها:
دو برادر که هردو از نخستین روزهای جنگ تحمیلی (و بلکه قبل از آن) در مواجههء با عراقیها، حضوری فعّال داشتند:
«پاسدار شهید عبدالرّضا طوینی» در واحد مخابرات سپاه جزیره مینو فعّالیّت داشت، و اینطوری که آقای نعمت الله سلیمانی خواه در خاطراتش آورده، در مأموریتهای برون مرزی و شناسایی سپاه هم نقشی ارزنده را ایفا میکرد. پدرم نیز میگفت که شناسایی منطقهء حائل میان دو نیرو در جبههء شمال آبادان که بعدها منجر به طرح ریزی «عملیّات بزرگ ثامن الأئمّه(ع)» گردید، حاصل تلاشهای بی وقفه و پیگیر او بوده است. ولی ماحصل کارش را ندید، چرا که در تاریخ چهارم مرداد ۱۳۶۰ و در «عملیّات ولایت فقیه(شهید چمران)» به فیض عظیم شهادت نائل آمد. پیکر پاره پاره اش، در تشییعی مظلومانه و در زیر گلوله باران بعثییون، «در گُلزار شهدای آبادان» آرام گرفت…
«شهید محمّد طوینی» از جمله شهدای صدا و سیمای مرکز آبادان، و برادر بزرگتر شهید عبدالرّضا است. او نیز در چهاردهم آباد ماه ۱۳۶۳ به سوی خدایش شتافت و در جوار همرزمان و برادر شهیدش در «گُلزار شهدای آبادان» آرمید…
مختصری از بیوگرافی این شهید در «وبسایت تبیان» درج شده است.
صالح نژادها:
اگر به مقولهء شهدایی از یک خانواده در این شهر جنگی پرداخته میشود، فقط بدان معنی نیست که تنها نیروهای نظامی (اعم از سپاه، بسیج، ارتش و …) را در بر گیرد. چرا که حتّی مردم بی دفاع (زن و مرد، پیر و جوان، و کوچک و بزرگ) نیز در این مقوله میگنجند. از آنجمله این دو کودک: «شهید مهدی صالح نژاد معرّفی» و «شهید مرتضی صالح نژاد معرّفی» و عمویشان «شهید جاویدالأثر صادق صالح نژاد معرّفی» که در غربت و مظلومیّت آبادان، به مانند دهها نفر از مردم بی دفاع شهر، به شهادت رسیدند.
منبع/ وبلاگ مرد آبادانی