بارها شاهد بوده ایم که حرف دل مردم آبادان وقتی توسط سخنرانان و میهمانان غیر مقیم و از پایتخت آمده در جمعی گفته می شود همان آدم هایی که برای اینگونه خواسته های به حق تره هم خرد نمی کردند به یکباره تحسین و تایید می کنند و به تکاپو هم می افتند.خوش ندارم با الفاظ بازی کنم و دو پهلو بگویم برای همین مستقیم به اصل موضوع اشاره می کنم.
موضوع بی نابسامانی اوضاع فرهنگی شهر آبادان و نگاه سلیقه ای داشتن به آن بر هیچکس پوشیده نیست و وقتی کسی حال رسیدگی به اوضاع فرهنگی شهر و سامان بخشی آن را ندارد باید هم شاهد دخالت افراد بی هنر در ساحت هنر باشیم. باید بپذیریم که کارشناس نظامی و امنیتی نمی تواند و نباید هم در اموری که تخصص ندارد ورود کند چرا که نتیجه ی عکس خواهد داد. دولت های نهم و دهم بیشترین ضرر و زیان به اقتصاد و مردم را از همین ناحیه یعنی استفاده از افرادی که متخصص نبودند به کشور رسانیدند.
بدترین وضعیت در هر جامعه تشکیل مافیا و باندهای فشار است. افزونه خواهانی که با جسارت تمام حاضرند نان سایرین را اجر نمایند اما خود به نان و نوایی برسند.حمید فرخی نژاد به مناسبت نهم آبان سالروز حماسه ی ذوالفقاری به آبادان می آید و با صراحت تمام از نبود برنامه های فرهنگی در نزد مسوولان شهر می گوید ؛ حرف هایی که سالهاست می گوییم و همکارانمان در مطبوعاتشان منتشر می کنند بی آن که کسی پیدایش بشود و بگوید خرتان به چند؟
براستی خرمان به چند؟ این همه می کوییم و می نویسیم اما نه کسی می خواند و نه کسی می شنود!چرا وقتی در بین نوشته هامان غلط املایی پیدا می کنند زمین و زمان را به هم می ریزند ولی برای نوشته های کاملا به حقمان هیچکس جوابگو نیست؟ به نظر می رسد ؛ آری تنها به نظر می رسد این دوستان سواد نوشتن و خواندن دارند اما …اولا: حال پاسخ دادن ندارند و دوما : اجازه پاسخ دادن ندارند و سوما: اصلا برایشان مهم نیست چرا که نیامده اند که بمانند بلکه آمده اند که بروند.
من این نوشته را ناقص رها می کنم و از شما خوانندگان عزیز و دلسوز می خواهم که با قلم خود در زیر این نوشته آن را کامل نمایید.