مو بیکارم
دیشب به بوبام گفتم هر چی فامیل دور و نزدیک داریم رو کن. بوبام که از خونه نشینی و سربار موندن مو اونم بعد از 30 سال آزگار عمر شریف ! دل خوشی از مو نداره چپ چپ نگام کرد و گفت : برا چیته ؟ گفتومش مگه نشنیدی استاندارها اختیار تام گرفتنه برا استخدام 4000 نفر؟ می خوام ببینم تو فامیلای دور و نزدیکمون آشنایی کسی پیدا میشه مانه بزاره سر کار. نگاه چپ چپ بوبام با کفری شدن هم قاطی شد و سرم داد زد که : پسره ی خنگ ! مو خودم وختی می خواستم برم سر کار به هیشکی رو ننداختم . حالا هم لازم نکرده تو یکی از یی کارها بکنی. کارمندی که با پارتی بازی بره سرِ کار ؛ اسمش کارمند نیست. مو هم از فرصت استفاده کردم و بهش گفتم : پس اسمش چیه ؟ که بوبام چند درجه اخمشه بیشتر کرد و گفت : او کارمند اسمش برده ن. مو که حالیم نشد منظورش چیه. یه لبخند الکی زدم و گفتوم: حالا چی میشه تک و طایفه مونو اسم ببری؟
چند روز از یی ماجرا گذشت تا این که یکی از بچه ها بهم زنگ زد و گفت التماس دعا دارم.مو که خودوم بیشتر از همه محتاج دعا بودم بهش گفتوم : از مو؟! گفت : شنیدم گِرِنِ کارم دست توئه. خواستم اگه دستت میرسه اسم ما هم رد کنی. راه دوری نمی ره. تازه قول هم میدم دربست در خدمتت باشم. خودت که بهتر میدونی 3 ساله نامزد کردم نمی تونم عروسی بگیرم. بوبای زنم جفت پاش تو یه کفشه که الّن و بلّن باید سرو سامون بگیری. تازه برام ضرب العجل هم تعیین کرده و گفته اگه تا آخر سال سرو سامون نگیرم اگه پشت گوشمه دیدم دخترش هم می بینم. لاکردار بد جوری داره بام معامله می کنه. ولی خب چکارش میشه کرد بوباشه دیگه.اختیار دارش اونه.حالا هم بیو و مردونگی کن و مانه بزار جزو یی 4000 نفر.
راسیاتش موندم چی بهش بگوم. یعنی مردم ایقد بیکارن که شجره نامه ی همدیگه با ده تا شاخه او ورترش هم محاسبه کردن؟! شب که بوبام از سر دکه ی فلافلیش اومد خونه ماجرا رو بهش گفتوم. باورتون میشه الان چند روزه داره فکر می کنه یی فامیلمون که مردم شناختنش کیه ؟!
- ۹۳/۰۱/۲۳