تصمیم گرفتیم با کسی صحبت کنیم که در تمام عمرش هم فوتبال هم سینما را به صورت موازی و حرفه ای دنبال کرده و هیچگاه یکی را برای دیگری کنار نگذاشته، جز مقاطعی کوتاه.به دفتر جهانگیر کوثری رفتیم و با او پیرامون سینما و فوتبال گپ زدیم و او هم از اول همه چیز را برایمان تعریف کرد؛ خاطراتی که از دل آن تلخی ها و شیرینی های بسیاری بیرون آمده است.
جهانگیر کوثری هم در سینما هم در ورزش به صورت حرفه ای جلو رفته، گرچه هیچگاه شرایط، آنطوری که او می خواسته نبوده اما راهش را ادامه داده و همچنان هم می دهد؛ اما گله های بسیاری به ویژه در حوزه ورزش دارد.
اول به فوتبال علاقمند شدید یا سینما؟
– فوتبال؛ به دلیل اینکه امکانات و پول نمی خواست، یک توپ چرمی که تا می شد درونش پارچه می ریختیم و توی زمین های خاکی آبادان پشت شیرخورشید، در خیابان احمد آباد، لین یک و هر جا که می شد در آن دوید، می زدیم زیرش. پس افتادم توی فوتبال. هشت، نه سال بیشتر نداشتم اما داستان سینما خیلی متفاوت است. منزل ما چسبیده بود به سینما «ایران» در آبادان و سینماهای آن زمان سقف نداشتند و برزنت می کشیدند روی سقف خود.
ما از پشت بام خانه مان راحت می رفتیم روی پشت بام سینما ایران و برزنت را هم پس می زدیم و به طور ایستاده فیلم های اکران شده را مجانی می دیدیم. اولین فیلمی که دیدیم «دریای عشق» نام داشت از کشور مصر که هم آواز داشت و هم رقص و بزن بزن. خیلی شبیه فیلم های فارسی خودمان بود که بعدها در سن نوجوانی در سینمای فارسی دیدم. سینما از همانجا در وجودم رشد کرد و زمانی که منزلمان عوض شد، هر طور بود به اتفاق برادرم جمشید که دو سال از من بزرگتر بود، سه ریال بلیت سینما را جور می کردیم و در سینما شیرین، رکس، کارون و … آبادان بهترین فیلم ها را می دیدیم.
آن زمان دوتا بچه را با یک بلیت روی یک صندلی می نشاندند. آبادان نقطه آغاز من در سینما بود. بعدها که ماموریت پدرم تمام شد و به تهران آمدیم، فیلم دیدن برایم جدی شد. در خیابان سلسبیل سینمایی بود به نام سینما خرم که شده بود پاتوق فیلم دیدن من. بعد کوچه ملی در لاله زار را یاد گرفتم و با یک بلیت دو فیلم در سینما مترو، نیوز، ملی، فردوسی و … می دیدم.