داستان یک درصد حق آلایندگی پالایشگاه آبادان
اگر این روزها از کسی شنیدید که بخواهد حماسه ی قانونی نمودن اخذ پول های هنگفت به نام آلایندگی هوای آبادان و به کام شهرداری را به نام خود ثبت کند به او بگویید زحمت نکشید چون قبلا در دفترخانه ثبت شده است !
سال هاست که پالایشگاه نفت آبادان چون نگین و مدالی بر سینه ی شهر آبادان خود نمایی می کند و هر جا که نامی از آبادان باشد نام پالایشگاه هم بدنبال اوست. با تمام این احوال ؛ سال های مدیدی است که این بزرگترین پالایشگاه کشور که زمانی بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه نیز بود در عمران و آبادانی شهر خنثی بوده و اهالی آبادان از خود می پرسند که وجود این تاسیسات عظیم که نقش بسزایی در پیشرفت اقتصادی و تامین کننده بخش بزرگی از افتخارات اقتصادی و بودجه و اعتبار این مملکت دارد به چه دلیل خودرابومی این شهر نمی داند و قدم های موثری در جهت بازسازی و عمران شهری بر نمی دارد. همین چند سال پیش بود که شهرداری آبادان با کمک و حمایت نمایندگانش در مجلس شورای اسلامی غزمش را جزم نمود تا سهم سازندگی و اثرگذاری این واحد بزرگ اقتصادی را در رشد و توسعه ی شهری و به تبع آن ایجاد و به ثمر رساندن پروژه های عمرانی ؛ علنی و آشکار سازد.
نتیجه ی تلاش شهرداری و نمایندگان آبادان آن شد تا سهم یک درصدی را استیفاد نماید که همگان به خاطر داریم با مقاومت مدیران وقت پالایشگاه آبادان و ایضا وزارت نفت روبرو شد که بالاخره با سخت گیری های فراوان شهرداری و نمایندگان این مهم رقم خورد و یک درصد حق آلایندگی پالایشگاه آبادان را قانونی نمودند هر چند که مدیران استانی و در راس آنان استانداری خوزستان با تفسیر به رای این مصوبه بدنبال آن شدند تا این سهم را که حق مردم آبادان بود را چوب حراج بزنند و از آن بعنوان درآمدی استانی که قابلیت تقسیم در بودجه و اعتبارات دیگر شهرها ؛ حتی شهرها و مناطقی که فرسنگ ها با آبادان و پالایشگاهش فاصله دارند تصویب و اجرا نمایند که در آن برهه نمایندگان وقت مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی و شهردار پر تلاش این شهر با همگرایی مثال زدنی به قابله و مخالفت آشکار با مدیران استانی پرداختند.
در همین خصوص عبدالله کعبی نماینده وقت آبادان در بادان ۱۳۹۰ عنوان کرد: چه از لحاظ قانونی و چه از لحاظ وجدانی و اخلاقی این اعتبار باید در شهر آبادان هزینه شود و ما اجازه نخواهیم داد این اعتبار به کام دیگران تقسیم بشود .به صراحت اعلام می کنم این اعتبار با کمک سایر دستگاه های شهر به شهر آبادان بازگردانده و صرف توسعه و عمران شهر می شود.
در آبان ۱۳۹۰ که اوج تلاش شهرداری و نمایندگان آبادان برای احقاق حقوق از دست رفته بود اظهار نظر های تندی از سوی شهردار محترم آبادان در این خصوص صورت گرفت. محمد رضا شیرازی شهردار آبادان در این باره گفت: با وجود پیگیری های فراوان و موفقیت در ایجاد تعامل با مدیران ارشد نفت و پالایشگاه آبادان برای پرداخت به موقع عوارض آلایندگی به شهرداری آبادان، متاسفانه اداره کل امور مالیاتی و حوزه معاونت برنامه ریزی استانداری خوزستان به استناد دستورالعمل ابلاغی معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور از پرداخت عوارض مذکور که به نام شهرداری آبادان به حساب امور مالیاتی واریز می شود امتناع کرده و تصمیم به توزیع آن در بین تمامی شهرهای استان دارند.شیرازی با اشاره به اینکه دستورالعمل مذکور برای توزیع اعتبارات آلایندگی در بین شهرداری های استان الزام آور نیست و بر اساس شاخص آلایندگی و آلودگی هر شهر چنانچه دارای پالایشگاه باشد و یا در مجاورت آن و یا از آن تاثیر بپذیرد مشمول می شود، ادامه داد: با کدام منطق شهرهای شمالی و شمال شرقی استان و یا حتی شهرهای شرقی و جنوب شرقی استان با آن همه بعد مسافت از آلایندگی پالایشگاه آبادان تاثیر می پذیرند.وی با رد این استدلال گفت: پالایشگاه آبادان تنها پالایشگاهی در کشور است که در مرکز شهر و چسبیده به منازل مسکونی مردم بوده و تنها ۳۰۰ متر از شهرداری آبادان فاصله مکانی دارد و به طور مستقیم تمامی آلایندگی و آلودگی آن به خورد مردم آبادان می رود و در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد مردم از بیماری های تنفسی و ریوی به شدت رنج می برند. شهردار آبادان در پاسخ به این سئوال که عوارض آلایندگی سه ماهه دوم سال ۹۰ شهرداری آبادان چقدر بوده است و در توزیع جدید توسط استانداری و امور مالیاتی استان چه مقدار اعلام شد، گفت: مبلغ واریزی پالایشگاه که به نام شهرداری آبادان به حساب اداره کل دارایی استان واریز شده ۱۰ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان بوده که در توزیع جدید سهم شهرداری آبادان تنها ۹۰۰ میلیون تومان شده یعنی حتی یک درصد از اعتبار قانونی یاد شده هم نیست.شیرازی، در ادامه با اشاره به اینکه با این حجم اعتبارات وضعیت شهر آبادان پس از پایان هشت سال دفاع مقدس مخروبه بوده اما با تدبیر و مدیریت در ماه های اخیر اقدامات عمرانی چشمگیری در سطح شهر انجام شده، گفت: امید به زندگی و ماندن در شهر آبادان در بین شهروندان قوام یافته و آنها به آینده این شهر امیدوار شده اند اما بدون شک حذف اعتبارات مذکور، پایان روند شتابان عمران و آبادانی شهر را به دنبال خواهد داشت و در صورت عملی شدن این سیاست اتفاقات مختلفی در آبادان قابل پیش بینی خواهد بود. شیرازی ادامه داد: عدم توانایی تامین منابع مالی برای پروژه هایی که از محل بودجه جاری شهرداری تامین اعتبار شده و همچنین عدم توانایی شهرداری در ارائه خدمات شهری از قبیل جمع آوری زباله و رفت و روب و… از دیگر مشکلاتی است که با این تصمیم گریبان شهر را می گیرد.شهردار آبادان با اشاره به پی گیریهای به عمل آمده گفت: بلافاصله با حمایت فرماندار ویژه شهرستان که انصافا از لحظه شنیدن این خبر ناگوار همراهی تنگاتنگی داشته و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به خصوص عبدالله کعبی پیگیری های جدی به عمل آورده و با گرفتن رأی کمیسیون ماده ۷۷، اقدام به بستن حساب های اداره کل امور مالیاتی در مرکز استان کردیم تا نتوانند توزیع در بین سایر شهرها را عملی و حقوق مردم شریف و مظلوم آبادان را تضییع کنند. شیرازی، مقایسه اعتبارات توزیعی مذکور را در بین شهرهای استان مضحک و سئوال برانگیز دانست.اعتبارات آلایندگی پالایشگاه آبادان سالهاست که به روش های مختلف به شهرداری آبادان پرداخت می شد، نقش مهمی در پرداخت حقوق دو هزار و ۱۰۰ نفر پرسنل شهرداری داشته است. میانگین ماهیانه اعتبارات مذکور حدود سه میلیارد تومان بوده است که با اعمال سیاست جدید استانداری و اداره کل امور مالیاتی استان ماهیانه به ۳۰۰ میلیون تومان کاهش یافته است.
در ادامه ی این کشمکش ها ؛ مدیران پالایشگاه نفت آبادان در اقدامی توصیه شده با عدم حضور در جلسات فرمانداری و یا فرستادن افرادی به عنوان نماینده در جلسات فرمانداری ویژه عملا بنای ناسازگاری و عدم تعامل با شهر را کلید زدند تا جایی که عبدالله کعبی یکی از سه نماینده آبادان در ادوار پیشین در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۸۹ در اظهار نظری چالش زا در محل فرمانداری آبادان چنین می گوید: پالایشگاه و پتروشیمی آبادان با وجود همه امکانات و تواناییهایی که دارند باید بیشتر از این برای آبادانی این شهرستان وقت و انرژی بگذارند. این دو نهاد خدماتی را که باید به این شهر ارائه نمیدهند .
چندی بعد ایلخاص زاده فرماندار وقت آبادان ؛ سکوت چندین ماهه خود را شکست و با ادبیاتی مشابه با روزنامه نگاران شهر از پالایشگاه آبادان انتقادات تندی نمود و بقولا تیر آخر را شلیک نمود که به گمان ما این اظهار نظر های صریح بخاطر عوض شدن مدیر عامل پالایشگاه آبادان بود که طی مدت مدیریتی که داشت ثابت کرد که هیچ سنخیتی با آن همه تعریف و تمجیدهایی که بواسطه ی بومی بودنش میشد نداشته و صرفا نام آبادانی بودن را به یدک می کشید تا جایی که در تمام این مدت ؛ مدیری پروازی بود که کمترین توجه ای به شهر نداشت!
فرماندار آبادان در آن زمان؛ گلایه های زیادی از مدیران شهرستان داشت. وی در اظهار نظر هایش از مسوولان کم کار و بی توجه به اموری چون مسائل فرهنگی و رفاهی و عمرانی شهر گلایه ها داشت و چنان بر مدیریت پالایشگاه می تاخت که ما خبرنگاران کیفور شده بودیم و هر آیینه منتظر یک اتفاق سازنده در این خصوص بودیم که البته چند وقت بعدش فروکش کرد و همه چی آروم شد و آهنگ خوش زندگی دوباره نواخته شد.
ولی ما گمان می کنیم همان تلاش ها در آن سال ها توانست مبالغ چشمگیری راهی حساب شهرداری آبادان کند ؛ پول هایی که توانست در سال ۹۳ در بخش پرداخت طلبی های کارکنان شهرداری در قالب حقوق عمل کند و باز هم آبادان بماند و تبلیغات و تبلیغاتش !!!
بنابراین اگر این روزها از کسی شنیدید که بخواهد حماسه ی قانونی نمودن اخذ پول های هنگفت به نام آلایندگی هوای آبادان و به کام شهرداری را به نام خود ثبت کند به او بگویید زحمت نکشید چون قبلا در دفترخانه ثبت شده است !
- ۹۴/۰۲/۳۱