/کنسرت های پی درپی پاپ و غیر پاپ اولین جلوه رویکرد فرهنگی دولت یازدهم در استان خوزستان بوده است که خوب و بد شرعی آن با متولیان فقه و شرع است ولی بد نیست از زوایای دیگر هم به این قصه نگاه کنیم.
-برگزاری کنسرت هایی با سیاقی ناهمگون با هویت فرهنگی مردم جنوب به چه میزان می تواند موجب ارتقای فرهنگی و سطح فرهنگ اجتماعی مردم استان شود؟ حتی اگر قائل به این هستیم که صرف شادی و نشاط می تواند دلیل موجهی برای ترویج اینگونه برنامه ها شود فراگیری مستقبلین از این برنامه ها بسیار محدود است، فی الواقع کدام بخش از جامعه علاقه بیشتری برای حضور در اینگونه برنامه ها دارد آیا غیر از این نیست که تمایل لوکس گرایان و تیپ پرستان برای حضور در این برنامه ها بیشتر است همان ها که ابزار شادی و نشاط را به اندازه کافی در زندگی خصوصی خود در اختیار دارند و به دنبال فضای اجتماعی برای ارائه تفاوت های فرهنگی خود با جامعه هستند و البته اندکند!
-از آنجا که موج برگزاری کنسرت های موسیقی در یک ماه گذشته به صورت فزاینده ای افزایش پیدا کرده است بی ربط نخواهد بود اگر آن را زاییده اندیشه ای مدیریت شده در پس پرده این جریان بدانیم اندیشه ای که تعارضات فرهنگی-اجتماعی این جریان را پیش بینی نکرده و بسته های تحمیلی هنر وارداتی را مانند چماق بر سر مردم این استان می کوبد شاید اگر متولیان این جریان دقایقی به این موضوع فکر کنند که ظرفیت های بومی و قومی استان در زیر چرخ دنده های بسته های هنری دستوری پایتخت در حال خرد شدن است شاید دلشان برای استان بسوزد و قدری فتیله این جریان را پایین تر بکشند.
-رفاه زدگی اندیشه ای و عدم ترسیم نقشه فرهنگ وهنرخودی موجب لجام گسیخته کردن عمل در این حوزه می شود و مقاومت در مقابل فرهنگ های غیرایده آل و تضعیف خرده فرهنگ های بومی و اعتقادی را موجب می شود که عامل آن را می توان وادهی دست اندرکاران نسبت به هجمه فرهنگی،هنری از طرف فرهنگ های دون پایه دانست،قطعا کنسرت آن هم از نوع پایتختی اش غیرمرسوم و نامانوس با هویت و بافت فرهنگی مردم این استان است که طبیعی است مجریان در مقابل این بسته های تجویزی که ارائه می دهند مقاومت هایی از جنس مردم را ببینند.
-بهانه برخی ها برای برگزاری این گونه برنامه ها دلخوشی به تک شعری است که در مدح اهل البیت برای دریافت مجوز خوانده می شود که اقایان آن را مدیریت کنسرت های موسیقی می دانند لازم به توضیح نیست که این مقوای هنری که مورد پسند برخی آقایان است جز تخریب ارزش های دینی و شعار زدگی چیزی در پی ندارد اینکه نام بزرگان و مناسبت های مهم ارزشی در ابتدای برنامه باشد و در ادامه هرچه بادا باد نه کلاه شرعی می شود نه فهم مشکل را سخت می کند بلکه فقط باعث این می شود که برخی از این آقایانی که شاید سال ها برای ارزش های دیگری عمر طی کردند و حالا به راهی دیگر کشیده شده اند دچار عذاب وجدان نشوند.
نگارنده معتقد است آن ها که در پس پرده این دست برنامه ها نشسته اند التهابات و چنددستگی هایی ایجاد شده بر سر برگزاری این برنامه ها را پیش بینی می کنند چرا که جو فرهنگی،مذهبی استان واضح است ولی نیت دارند با افزایش این برنامه ها و فرسایشی کردن اعتراضات به عادی سازی این فضا وتغییر ذائقه فرهنگی-هنری مردم استان برسند.
نجف آبادی/رهیاب نیوز
البته بنده با تفکر آقا یا خانم نجف آبادی موافق نیستم چرا که اولا برگزاری کنسرت در خوزستان قائم به به روی کارآمدن دولت آقای روحانی نیست و نمی باشد و در دولت آقای احمدی نژاد نیز به وفور اجرا می شد. ای کاش نویسنده به خود اندکی زحمت می داد و لااقل از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان جویای آمار مربوطه می شد.در همین رابطه اضافه کنم که مسوولانی که به زعم شما مجریان این رویکرد جدید فرهنگی !!! در دولت یازدهم هستند از الف تا یای همگی منصوبین دولت اصولگرای قبلی می باشند که این را هم بد نبود بررسی می نمودید.
دوم آنکه: ایراد گرفتن و لفاظی کردن آسان است همانگونه که شما در جای جای گفتارتان تکرار مکررات ادبی فراوانی داشتید . پرسش بنده از شما این است که طی ۸ سال گذشته ی دولت اصولگرا چقدر به هنرمندان بومی خوزستانی در رشته های مختلف هنری بها داده شد؟ برای مثال جشنواره ارزشی تاتر دفاع مقدس و حماسه شکست حصر آبادان به چه دلایلی از تقویم هنر استان و کشور حذف شد؟ فاجعه سینمارکس آبادان که نقش غیر قابل تردیدی در سرعت بخشی به پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی داشت چرا از تقویم سالانه کشور برداشته شد؟ آیا رشادت های این مردم زجر کشیده و گرفتار انواع نارسایی ها نظیر آب شرب بهداشتی و بیکاری روزافزون را هم می توان به حساب توطئه هایی !!! گذاشت که به زعم شما در دولت تدبیر و امید ؛ کمر همت بدان ها بسته اند؟
در پایان شما و خودم را به رعایت انصاف و واقع نگری دعوت می کنم و از احساسی عمل نمودن و دین را به رای خویش هزینه نمودن به شدت نکوهش می کنم و اگر از این دولت به هر دلیلی خوشمان نمی آید قاعده ی بازی را دریابیم و آب به آسیاب دشمن بویژه تکفیری ها و وهابیون نریزیم و اصول سربازی ولایت را نیز بپذیریم و بدان گردن نهیم.
