استراتژی غم و اندوه در آبادان !
با پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت ارزش های والای اسلامی و عقیدتی در بخش فرهنگ جامعه موجی از نشاط و بهجت دینی و مذهبی آحاد ملت را فرا گرفت.با اغاز جنگ تحمیلی ؛ این بهجت و نشاط تقویت شد که حاصل آن مقایسه ی تطبیقی تاریخ صدر اسلام با وقایع آن روزها بود که البته این مقایسه طی چند سال اخیر مجددا طی تحولاتی که در کشور بویژه پس از اوج تحریم ها روی داد جانی دوباره گرفته اند.
یکی از مواردی که ذهن بنده را به خود مشغول داشته ؛ مقایسه ی اوضاع سخت مردم در دوران صدر اسلام با وقایع انروزی است و کمتر یا اصلا شاهد مقایسه ی نشاط و شادابی بین تاریخ پیشین و امروز نبوده و نیستیم. شاید شما نیز با بنده هم عقیده باشید که اگر شخص آقای قرائتی و کلام شیرین و مقایسه های خاص ایشان نبود ؛ بسیاری اسلام را دین اندوه و غم بر می شمردند!
واقع مطلب آن است که اسلام دین نشاط و شادابی و امید و پویایی است. قوانینی که من شیعه دوازده امامی دریافتم و می دانم به من می گوید که شادی و شادمانی خوب است و البته در مناسبت هایی هم که اندوهناک هستند و مشارکت در آن ها توصیه شده است نیز می بایست احترام گذاشته و رفتار متناسب با آن ها داشته باشم.
من در برخی گفتار پیشین در نشریات نوشته بودم که بدعت گذاری در دین ناپسند است و از این روی می گویم ناپسند که حرام بودن یا سایر احکام فقهی از آن مجتهدینی است بنابراین من به ” ناپسند بودن ” اکتفا می کنم.برای مثال عرض می کنم که در رمضان ۱۳۹۱ یکی از مساجد آبادان با نصب بنرهایی در خیابان خبر برگزاری ” مراسم اربعین امام علی(ع)” را اعلام نمود. و یا گروهی دیگر در آستانه ی سال نو ۱۳۹۲ از ایستگاه ۷ تا حوالی فرمانداری آبادان را سیاه پوش نمودند در حالی که ایام شهادت بانو فاطمه زهرا(س) – بنا به روایتی – ۵ فروردین ماه بود اما این گروه مذهبی از ۲۶ اسفند تا ۱۵ فروردین رخت سیاه بر پیکر شهر بسته بودند. اتفاقا در همان روزها برخی از همین آدم ها نسبت به مقاله بنده جبهه گیری کردند و از جهت دیگری بدان نگریسته و حتی برچسب زدند اما جالب آن جا بود که هیچکدام از مسوولان شهر از جمله شیرازی شهردار آبادان که مسوولیت سنگینی در حفظ پارامترهای شهری در ایام نوروز دارند در این امر کوچکترین مداخله ای نکردند! در حالی که همین گروه مذهبی که در مناسبت های ماتم و عزا ؛ گاهی یک هفته به استقبال می روند و تا یک ماه بعد از مناسبت هم علم های سیاهشان همچنان بر در و دیوار تیرهای برق سر کوچه ها و بلوارهاست در شب میلاد دردانه ی رسول خدا (ص) فاطمه زهرا(س) هیچ برنامه ای نداشتند !
این روزها در ایام مبارک ” دهه ی کرامت ” بسر می بریم. دهه ی کرامت با زادروز حضرت معصومه (س) ؛ خواهر گرامی حضرت علی بن موسی الرضا(ع) آغاز و با روز با شکوه میلاد حضرت ثامن الحجج ؛ آقا امام رضا(ع) به پایان می رسد. پرسشی که مطرح می کنم این است : شورای فرهنگ عمومی آبادان و یا شورای تبلیغات اسلامی آبادان در این مناسبت ۱۰ روزه چقدر این دهه را برای مردم تشریح کرد؟
کسانی که در این شوراها هستند باید بپذیرند که همانگونه که پرداختن به مناسبت های اندوهناک نظیر وقایع درناک تاسوعا و عاشورا و از این دست ارزشمند و لازم و ضروری است ؛ توجه به رویکردهای نشاط آور نیز پر اهمیت است.پیشنهاد می کنم که این افراد مسوول ؛ اندکی وقت بگذارند و در انبوه متون دینی و مذهبی شیعه کاوش نمایند تا به عمق مطلب پی ببرند .دربارهی اهمیت شور و نشاط و سرور و جایگاه آن در تعالیم دینی همین بس که مفهوم شادی ۲۵بار با الفاظ مختلف در قرآنکریم آمده و یکی از اصول کتابهای روائی به باب ادخالالسرور اختصاص داده شده و از کسانیکه موجبات دلخوشی و شادکامی بندگان را فراهم میآورند، ستایش شده است.شادی و نشاط در قرآن کریم اغلب با الفاظی همچون فرح، فرحوا، تفرح، تفرحوا، تفرحون، یفرح، فرحون و فرحین آمده است.
فرح مخالف حزن و اندوه است و عبارت است از لذت قلب و روح از رسیدن به آنچه میل دارد و فرح شرح صدر است به سبب لذت زودگذر که اکثراً دربارهی لذات حسی و دنیوی صدق میکند.انواع فرح در قرآن در چند معنا به کار رفته است:
۱٫ سرکشی و بدمستی که دربارهی آن خداوند میفرماید: « انالله لا یحبالفرحین »۲٫ خوشنودی و رضا که خداوند میفرماید: «کل حزب بمالدیهم فرحون»۳٫ شادمانی و خوشحالی که در این باره خداوند میفرماید: «فرحین بما آتاهم من فضله» در همهی موراد «فرحین» به معنای آنان که شاد و مسرورند، آمده، اما در جایی از قرآن مهر و محبت الهی نسبت به تعریف «فرحین» نفی شده است و اشاره شده که «فرحین» از محبت خداوند دور شدهاند، که این سوره دربارهی قارون است. وی از طرف فرعون بر بنیاسرائیل حکومت میکرد و هنگامی که بنیاسرائیل در مصر بودند بر آنها ستم میکرد. خداوند به او گنجهایی داده بود که کلیدهایش را گروهی از مردان نیرومند به دشواری حمل میکردند. بنیاسرائیل به قارون گفتند: «به سبب گنجها سبکسری و شادی مکن که خدا مردمی را که اینچنین باشند دوست نمیدارند.» در اینجا کلمهی «فرح» به معنای «بطر» تفسیر شده ولیکن «بطر» لازمهی فرح و خوشحالی از ثروت دنیا است. البته منظور فرح مفرط و خوشحالی بیش از حد که از آخرت را از یاد میبرد. چنین فرحی چون مانع از محبت خداوند است، نهی شده و در اینجا «فرحین» به معنای «اشرین» و «بطرین» است یعنی کسانی که شکر خداوند را به خاطر آنچه بر آنها عطا فرموده، به جای نمیآورند. به خاطر وابستگی به متاع دنیوی و لذات نفسانی آنقدر در رسیدن به این لذات غوطهور شده که از توجه به اعمال صالح و تلاش برای انجام آن بازمانده است.
نوع دیگری از شادمانی که در قرآن به عنوان فضیلت اخلاقی از آن یاد شده، شادمانی به خاطر فضل و بخشش الهی است. این نوع شادی از بهترین انواع شادیها محسوب میشود.
خداوند میفرماید: «قل بفضلالله وبرحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون.» در این آیه خداوند عالم خطاب به بندهاش نه تنها شادی به واسطهی فضل و رحمتش را امر فرموده بلکه به وی تأکید فرموده که: شاد باش.
برخی گفتهاند، منظور از فضل خدا، دین اسلام است که شامل همهی پیروانش میگردد، بنابراین یک فضل عام است و رحمت خداوند همان قرآن و تعالیم آسمانی آن است که این فضل خاص است و شامل حال برخی مسلمانان میشود
حضور در مجالس شادی مشروط بر اینکه معصیتآلود وتوام با فسق وفجور نباشد، از دیدگاه شرع مانعی ندارد، و به آن سفارش شده است. برخی میپندارند که در مناسبتهای شادی هیچ نواختن وسرور و هلهلهای نباید باشد و گمان میبرند که این سروصداها مطابق سیره نبوی نیست.
اما برخی روایات چنین نگرشی را نفی میکند از جمله:
۱- پیامبر بر گروهی از زنگیان در حالیکه مشعول طبالی و آوازه خوانی بودند، گذشت. آنان ساکت شدند پیامبر فرمود: به کارتان ادامه دهید تا یهودیان بدانند در دین ما آسانی و آسایش است.
۲- امام باقر(ع) فرمودند: پیامبر اسلام(ص) از محله بنی زریق عبور میکردند، صدای موسیقی شنیدند فرمودند: چه خبر است؟ گفتند ای رسول خدا، فلانی عروسی کرده است. فرمودند دینش کامل شده است، این ازدواج است نه زنا، نباید مخفیانه باشد، باید دودی به آسمان برود، یا صدای دایرهای بلند شود، فرق نکاح و زنا به نواختن دایره است.
۳- امام صادق(ع) فرمودند: شب عروسی علی(ع) با فاطمه(س)، پیامبر(ص) صدای دایره شنید، فرمود: این چیست؟ ام سلمه گفت: ای رسول خدا، این اسماء بنت عمیس است که دایره مینوازد و با این کار میخواهد فاطمه را شاد نگه دارد تا مبادا احساس بیمادری کند. پیامبر(ص) دستش را به سوی آسمان بلند کردوفرمود: خدایا همان طوری که اسماء دخترم را خوشحال کرد در قلب او شادی افروز. سپس پیامبر(ص) اسماء را صدا زد و فرمود: وقتی دف میزنید چه مضمونی دارد؟ گفت نمیدانم ما با این کار میخواهیم شادی بیافرینیم. حضرت فرمودند: با دف فحش ندهید.
۴- پیامبر(ص) از خانه علی بن هبار عبور کردند، صدای دف شنیدند، پرسیدند: چه خبر است؟ گفتند: علی بن هبار عروسی دارد، حضرت فرمودند: پایههای ازدواج را محکم گردانید و آن را آشکار کنید و دف بنوازید.
در رپایان امیدوارم که مسوولان فرهنگی چه آن هایی که در این امر دست توانایی ندارند اما در اینگونه شوراها سمتی دارند و چه آن هایی که دست توانایی دارند اما در تصمیم گیری های فرهنگی نقشی ندارند با توجه به سیره رسول و عقل ( مختصات زمانه ) فضای تلخ و خاکستری غم را از شهر به دور سازند.
مهرداد معماری
با استفاده از پژوهش جایگاه تفریح و شادمانی در متون اسلامی/مریم شمس