آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

آبادانی ها فقط یک واحد اطلاع رسانی و تحلیل اخبار شخصی است و سر سفره ی هیچکس نبوده و نیست.

آخرین نظرات
نویسندگان

آن سالی که جنگ تمام شد را همه به یاد داریم.گرچه دیدن خانه و کاشانه ی ویران شده مان  توام با انبوهی از حزن و اندوه بود اما ته دل خوشحالی بود که برای دیدار دوباره با آشیان دلبندمان موج می زد. آبادانی ها زودتر از خرمشهری ها به شهر بازگشتند و البته  به خاطر آن بود که مثل خرمشهر در چنگال متجاوزان گرفتار نشده بود و هنوز چند خانه و خیابان  قابل سکونت دیده می شد.دولت سازندگی در بوق و کرنا کرده بود که  عملیات سازندگی به گونه ای خواهد بود که آبادانی ها را بهت زده خواهد کرد و صد البته همین ادعا را برای خرمشهری ها نیز بیان کرده بودند و قول نگین انگشتری را داده بودند. آبادان و خرمشهر ویترین دفاع مقدس بودند و حالا لازم بود تا به جهان و جهانیان ثابت کنیم که عنوان سردار سازندگی بی دلیل نیست!

 

2-(1) [1]

 

ستاد بازسازی در آبادان تشکیل شد و برخی استان ها هم ستاد های معین تشکیل دادند تا روند بازسازی و بهسازی سریع تر صورت گیرد. از مردم خواسته شد که بر کار بازسازی نظارت مستقیم داشته باشند و پس از چندی به دلایلی که عمده ی آن سو استفاده های مالی و حیف و میل های آشکار در برخی ستادها بود با در نظر گرفتن بسته های تشویقی که غالبا کالاهای خانگی بود از مردم خواستند که وام بلاعوض گرفته و طبق نظر کارشناسی و اصول شهر سازی و معماری  اقدام به  ترمیم یا نوسازی خانه هایشان نمایند. همین بسته موجب شد تا بسیاری از مردم بیایند و سکونت کنند. اما آن چیزی که آن سال ها و سال های پس از آن هرگز مورد توجه ی جدی و کارشناسی قرار نگرفت  زیرساخت های مهمی چون ترمیم و نوسازی شبکه های برق رسانی ؛ آب رسانی ؛ مخابرات و فاضلاب شهری بود تا جایی که مردم تازه بازگشته مرتبا از کیفیت پایین آب و دفع ناقص فاضلاب و سرریز آن در کوچه ها و خیابان ها ابراز ناخشنودی می نمودند تا اینکه وقوع خشکسالی های  پی در پی و کاهش شدید دی بی آب رودخانه های استان از بالا دست و نیز باز هم بی توجهی به  لایروبی که آن سال ها سوژه ی روز هر مجلس و نقل هر جمعی بود موجب شد تا آب شور خلیج فارس با پیشرفتی چند ده کیلومتری خود را به رودخانه ی بهمنشیر برساند که آن شد که همگان به یاد داریم.

سال ها از بازگشت مردم می گذرد و همچنان  شهرهای آبادان و خرمشهر؛ هر یک  با شدت و ضعف هایی با اولین نیازهای شهرنشینی نظیر خیابان های مناسب ؛ پیاده روهای مسطح ؛ حاشیه امن رودخانه؛ ساختمان سازی های اصولی ؛ امنیت فراگیر ؛ دفع فاضلاب شهری ؛ روشنایی معابر و کوچه ها ؛ بهداشت محیط ؛ زدودن چهره ی جنگ زدگی از شهر ؛ بلاتکلیفی  بسیاری خانه و مغازه و ساختمان ویران شده از جنگ ؛ آب شرب بهداشتی لوله کشی ؛ شهربازی ؛ تالار و اماکن فرهنگی و…. دست به گریبانند.

آبادان و خرمشهر امروز کمتر شباهتی به پیشینه ی خود در پیش از جنگ دارند. این دو شهر شایسته ی توجه ی بیشتر می باشند اما….مگر نبودِ مدیریت شایسته گذاشته است که در این همه سال این دو شهر جان بگیرند؟ بسیاری آمدند تا بروند و اتفاقا همین هم شد. آمدند و بعد از مدتی رفتند و کرسی به دیگری دادند تا او هم چند صباحی بیاید و بعد برود و این دور تسلسل؛ سال هاست که ادامه دارد.

این می آید آن می رود بی آنکه کسی دلش برای آن تنگ بشود و یا ذکر خیرش بگوید.معلوم نیست این همه این رفتن به جای آن تا به کی در این شهر پر مقدار باید ادامه داشته باشد؟

تا به کی باید بدنه ی فرسوده ی مدیریت آبادان شاهد چهره های درس پس داده ی قبلی باشد؟ قرارمان را بر این گذاشتیم که کلی بگوییم و یک جا صدای مردم را به گوش ها برسانیم.

آیا زمان آن نرسیده که یکبار برای همیشه تکلیف اهالی کوی کارگر را با متولی خدمات شهری روشن نمایید ؟ آیا اهالی و ساکنان  کوی دریا ( منازل سابق نیروی دریایی) تا به کی می بایست منتظر حل و فصل مسایل مالی بین نیروی دریایی و مدیریت برق ناحیه جنوب باشند؟ آیا مدیران ارشد شهرستان از این شهرک بازدید داشته اند و در جریان رزومه ی مشکلات آنان هستند؟

تاریخچه ی روشن شهر آبادان موجود است . باید که مطالعه بشود  تا اگر ندانسته بدینجا آمده ایم ؛ فالفور شال و کلاه کرده بازگردیم.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی