آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

شفاف ؛ گویا و مستقل

آبادانی ها

آبادانی ها فقط یک واحد اطلاع رسانی و تحلیل اخبار شخصی است و سر سفره ی هیچکس نبوده و نیست.

آخرین نظرات
نویسندگان

مردمی که برای گرفتن حقشان همدل شدند

سه شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۱۸ ب.ظ

ما آبادانی‌ها همیشه به شهرمان افتخار کرده‌ایم و به مردمش بیشتر؛ افتخار کرده‌ایم به صمیمیت‌های استثنایی و مهمان‌نوازی‌های زبان‌زدمان، به تحمّل و صبوری‌مان، به فرهنگمان؛ بد نیست بدانیم این آبادان و این مردم و این فرهنگ ِ مایه‌ی مباهات، از کجا شکل گرفت. باشدکه یادمان بیاید ثروت آبادان، خیلی بیشتر از امکاناتی بود که جنگ از آن گرفت. یادمان بیاید شهری که روی خاک‌های شورِ سال‌های خیلی دور شکل گرفت را فقط نفت و انگلیسی نساخت، که اگر گذشته‌ را مرور کنیم، شاید یادمان بیفتد چرا پس از گذشت حدود ۳۴ سال، هنوز نتوانسته‌ایم آبادان آن سال‌ها را بازیابیم؟ معلّم تاریخ وقت‌شناس؛ فرج‌ا… سالاری، با حوصله‌ای مثال زدنی،از اولین روزهای تولّد آبادان تا امروز می‌گوید تا از گذرِ این یاد ایّام، یک چیزهایی یادمان بیفتد. او آنقدر دقیق و دلسوزانه صحبت می‌کند، که گاهی انگاراز فضای دفتر هفته‌نامه کنده می‌شوم و توی آلبوم تاریخ شهر پرماجرایم، گم می‌شوم. در ادامه، چکیده‌ای از سرگذشت آبادان را از قول ایشان می‌خوانیم.

 

پیدایش آبادان


آبادان جزء شرکت‌شهرها به حساب می‌آید، که در جامعه‌شناسی به شهرهایی گفته می‌شود که بواسطه‌ی یک موضوع، مثلاً برای ذغال‌سنگ یا نفت بوجود می‌آیند. البته آبادان خودش نفت نداشت. ولی موقعیت جغرافیایی‌اش ‌به گونه‌ای بود که می‌شد از آنجا به راحتی نفت را به مراکز فروش و بازارهای جهانی منتقل کرد. نفت را ابتدا از مسجدسلیمان با حیوانات مختلف از راه‌های صعب و سخت به مناطق دیگر می‌بردند. حدود دو سال طول کشید تا مسئولین شرکت نفت به این نتیجه رسیدند که آبادان جای مناسبی برای استقرار تأسیسات پالایش نفت، تبدیل به سایر فرآورده‌ها و انتقال به بازارهای جهانی است. مسجدسلیمان بدلیل وضعیت تپه‌مانند و کوهستانی فضای لازم را برای استقرار تأسیسات بزرگ نفتی نداشت. آبادان دشت وسیعی بود که کنار آب قرار داشت و بنابراین منطقه‌ی مناسبی برای تحقق این منظور بود.
شهرسازی در آبادان از بریم و بوارده شروع و بعد به سایر مناطق کشیده شده است. بوارده برای مناطق مسکونی و بریم برای مناطق صنعتی، که بعدها بریم هم به مجموعه‌ی مسکونی اضافه شد. امروزه در موزه‌ی بریتیش پترولیوم(BP) اسناد بسیار زیادی در این خصوص موجود است.
شکل‌گیری بافت جمعیتی
حین شکل‌گیری شهر،تقریباً از همه‌ی مناطق ایران کارگران زیادی از طریق دریا و راه‌های زمینی به آبادان سرازیر شدند. چرا که یک مرکز بزرگ کاریابی به حساب می‌آمد و به تدریج تا دهه ۳۰ یک بافت عجیب و ناهمگون از طبقات خیلی ثروتمند و طبقات خیلی فقیر شکل گرفت. تا جایی که در آن زمان آبادان بر اثر همین مهاجرت‌های زیاد، پنجمین شهر پرجمعیت ایران (بعد از تهران، تبریز، اصفهان و …) بود. ولی بعد از ملّی شدن صنعت نفت و برقراری سیستم مدیریتی چند ملّیتی بجای مدیریت انگلیسی تغییرات زیادی در شرکت نفت از نظر تعدیل نیرو صورت می‌گیرد. نیروهای ایرانی زیادی از شرکت نفت بصورت بازنشسته یا بازخرید تعدیل شدند و این خودبخود باعث شد که جمعیت زیادی که برای کار آمده بودند به شهرهایشان بازگردند. البته همه‌ی آن‌ها نرفتند و تعدادی هم ماندند که پول و سرمایه‌ی خود را بردند به سمت مشاغل و مراکز خدماتی، مغازه و کارگاه‌های کوچکی راه اندازی کردند و تغییر شغل دادند.
تعامل فرهنگ‌ها در آبادان
طبیعی است که برخوردهای فرهنگی در اوایل وجود داشته است ولی به تدریج این برخوردها جای خود را به یک هماهنگی و انسجامی داده که آن را به عنوان فرهنگ کریوله (creole) می‌شناسیم. یعنی تعامل و تداخل خرده فرهنگ‌ها یک فرهنگ تازه و واحد می‌سازند، که در لهجه و زبان، نام محلّات و رفتارهای اجتماعی متجلّی می‌شود.
همه باهم برای هدفی مشترک
از دهه ۲۰ در آبادان شاهد حرکت‌هایی هستیم که به امتیازات کارگری می‌انجامد که تا آن زمان در کشور وجود نداشت. امتیازاتی از قبیل بیمه، دریافت حقوق برای روزهای جمعه، مسکن و امکانات رفاهی؛ اعتراضات کارگری زیاد می شود و بخصوص حزب توده با بُن‌مایه‌ی نظریات مارکسیستی و داعیه‌ی دفاع از حقوق کارگران به این جنبش‌ها نفوذ می‌کند. همین امر عاملی می‌شود تا دولت جنبش‌های کارگری را متهم به تحریک از جانب عوامل خارجی کند، به آنها تهمت شورشی بزند و بهانه‌ای برای مقابله با آنان بدست بیاورد. ولی اتحاد و پافشاری تظاهرکنندگان، به حدّی بود که سرانجام منجر به تسلیم دولت به خواسته‌های کارگران شد.
یک عامل دیگر برای وفاق و همبستگی اقوام در آبادان همین مبارزه‌های برای منافع مشترک بود. اتفاق ویژه و نادری در تاریخ ایران بود که اقوام متعدد برای منافع مشترک در کنار هم مبارزه کرده باشند. همین سبقه‌ی تاریخی مهم را می‌توان علّت دیگری برای همبستگی اقوام در آبادان دانست.
رابطه‌ی پیشرفت و تعامل فرهنگی
تجربه‌ی تاریخی نشان داده که شهرهای چند قومی و چند فرهنگی بیشتر به پیشرفت راه می‌دهند. چند دستگی فرهنگی، کشمکش‌ها و نزاع‌ها باعث شده تا مردم امکان پیدا کنند با فرهنگ و عقاید دیگر اقوام و گروه‌های اجتماعی آشنا شوند. اگرچه مردم ممکن است از آغاز، در برابر اختلاف نظرها واکنش‌های تند نشان بدهند، ولی با گذشت زمان به این فکر می‌افتند که شاید حق با طرف مقابل باشد. همین برخوردها اجازه می دهد که افراد در مقابل نظر هم انعطاف‌پذیرشوند و به این باور برسند که همه‌ی حق و درستی با آن‌ها نیست و ممکن است حق با نظر دیگران هم باشد. برخلاف شهرهای سنتی که بدلیل فرهنگ یکپارچه و نفوذناپذیر این امکان فراهم نشده است.
تأثیر جنگ بر جمعیت آبادان
قبل از جنگ با اینکه رویه استخدام‌های پرشماری وجود نداشت، شهر از رونق بسیار بالایی برخوردار بود. جمعیت زیادی در مجموع دو شهر آبادان و خرمشهر وجود داشت که حتی از جمعیت اهواز هم بیشتر بود. بطوریکه تا آن زمان هیچ شهری غیر از مراکز استان نداشتیم که سه نماینده‌ی مجلس داشته باشد. در آن زمان هر ۱۵۰ هزار نفر یک نماینده مجلس داشت و بر همین اساس می‌توان جمعیت شهر را در آن زمان بیش از نیم میلیون نفر تخمین زد.
طولانی شدن جنگ به مدت هشت سال باعث شد خیلی‌ها در شهرهایی که به آن مهاجرت کرده بودند، ریشه بدوانند و زندگی‌های تازه‌ای را پایه‌گذاری کنند. شاید پس از جنگ، برگشتن به شهری که ویران شده و امکاناتش را از دست داده، و از صفر شروع کردن برای آنها جذابیتی نداشت. در عوض، این هشت سال سایر شهرها و مناطق محروم پیشرفت‌هایی حاصل کردند. صنایعی در آنها شکل گرفتند و موجب رونق و پیشرفت نسبی آن‌ها شد. بنابراین جمعیت نسبت به قبل کاهش چشمگیری پیدا کرد.
پس از جنگ آمار شهرنشینی بالا رفت. بسیاری از روستاییان مشاغل سنّتی خودشان نظیر ماهیگیری و کشاورزی را رها کردند و جذب بافت شهری شدند. منابع پولی زیادِ شرکت نفت، مردم زیادی را ترغیب می کرد که برای کار شهرنشین بشوند.
علت موج نوی مهاجرت در سال‌های اخیر
چند عامل وجود دارد. تا سال ۷۶ ورودی شهر خیلی خوب بود. افرادی که برای بازسازی و یا قدیمی‌هایی که به دلیل تعلق خاطر به شهر می‌آمدند زیاد بودند. ولی از آن سال عواملی مثل مسأله‌ی تأسیسات کشت و صنعت نیشکر که سبب ورود ضایعات زیادی به آب‌های شهری و شوری آب شهر شد. عامل دیگر خشک شدن هورها و باتلاق‌های بزرگ استان‌های غربی کشور عراق بود که مشکل جدیدی بنام ریزگردها را اضافه کرد. مسئولان نیز از نظر مزایا تدابیر مناسبی نیاندیشیدند. اگر سعی می‌شد امتیازات ویژه‌ای به مردم که با مشکلات عدیده ای در این مناطق دست و پنجه نرم می‌کنند داده می‌شد، این موج مهاجرت هم کمتر می‌شد.
مطالعه؛ شاه‌کلید پیشرفت
مردم آبادان کمتر کتاب و روزنامه می‌خوانند چون عادت نکرده‌اند. می‌گویند؛ ما مشکل اقتصادی داریم. ولی این بیشتر از آن که به مشکلات اقتصادی برگردد، مربوط می‌شود به مشکل فرهنگی و این باور غلط که خواندن مخصوص قشر خاصی است. باید این باور ایجاد شود که خواندن برای همه است و اگر نمی‌دانند، اگر فریب می‌خورند، اگر مسئولان به آنها توجه نمی‌کنند، بخشی از آن به عهده‌ی خودشان است که به اندازه‌ی کافی نمی‌خوانند و از وقتشان استفاده نمی‌کنند. اگر ناراحتیم که کشورمان در وضعیت اقتصادی و فرهنگی خوبی وجود ندارد باید از خودمان شروع کنیم که چقدر نوشته‌ایم؟ چقدر حرفی زده‌ایم که بقول سهراب سپهری «در آن بادی بیاید و دیگران را تغییر بدهد»؟

 

زهرا انوشه/هفته نامه آوای خوزستان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی